ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهروز افخمی:
فردوسی اکشنساز فوقالعادهای است
فرهنگی/ کمتر از یک روز به پایان جشنواره مردمی فیلم عمار باقی مانده است. پنجشنبه ۲۳ دیماه با اکران فیلم سینمایی «دختر ایران» به کارگردانی سیدجلال اشکذری در سینما فلسطین دوازدهمین دوره این جشنواره به کار خود پایان میدهد و جمعه 24 دیماه با برگزاری مراسم اختتامیه و معرفی برگزیدگان بخشهای مسابقه مستند و داستانی، پرونده این دوره از جشنواره بسته خواهد شد. در آخرین روز جشنواره علاوه بر اکرانهای مردمی، کارگاه فیلمنامهنویسی ایده و فیلمنامهنویسی توسط مسعود دهنمکی برگزار خواهد شد. در راستای همین سلسله مباحث آموزشی روز سهشنبه کارگاه آموزشی اقتباس؛ از رمان تا فیلمنامه توسط بهروز افخمی برگزار شد. او از شاهنامه بهعنوان بزرگترین منبع اقتباس یاد کرد و گفت از شاهنامه که بزرگترین رمان عالم است میتوان بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی و انیمه ساخت: «اگر فردوسی عمرش به دنیا بود سینما را هم اختراع میکرد، او اکشن ساز فوقالعادهای است و اگر الان بود امریکاییها میگفتند بیا برای ما اکشن بساز.» افخمی با این مقدمه که در هر هنری آدم از تقلید از دست استاد و مشق نوشتن باید شروع کند در ادامه حرفهایش گفت که «در کار هنر اخلاق به این معنا که دزدی نکرده باشیم نشانه ساده لوحی است!» او در توضیحات تکمیلی به نپیوستن ایران به کنوانسیون برن در دوران قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: «اصلاً حق کپی رایت یعنی چه؟ یعنی نویسنده تا آخر عمرش از یک مطلبی که نوشته ارتزاق کند و یک درصدی بگیرد که چه؟» کارگردان عروس اظهار داشت: «خیلی از نویسندههای بزرگ همین را گفتند از بهترین چیزی که ما نوشتیم، سرقت کنید. چون ما هم با گذشتگانمان همین کار را کردیم و مهمترین چیز در مورد اقتباس، سلیقه دزد است!» او در بخش پایانی صحبتهایش با تأکید بر این که «ایده قابل خرید و فروش نیست و از بهترینها اقتباس کنید»به انتقال ایده در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: «بعضی وقتها میبینید جوانانی که بین آنها ثروتمند هم هستند دور هم جمع شدند و هر آنچه را در فضای مجازی هست بهصورت منبع باز در اختیار بقیه قرار میدهند. این نهضت بزرگترین خطر برای عالم سرمایهدارهاست که حق ایده و ثبت فکر را از مردم میگیرد.» اما علاوه بر اکرانهای مردمی در سینما فلسطین، علاقهمندان این آثار میتوانند بهصورت مجازی در Ammaryar.ir به تماشای آثار این دوره بنشینند. یکی از آثار پربازخورد این دوره «کوچههای خراسان» درباره شعری به همین نام سروده قیصر امینپور است.
بــــرش
شاعرانهای از یک جامانده دلتنگ
طاهره واهی / امیر بشیری و سجاد انتظاری سعی در نشان دادن حال و احوالات قیصر هنگام سرودن شعر آیینی «کوچه های خراسان» دارند. فیلم کوتاهی که علاقه قیصر به امام رضا(ع) را به زبان تصویر نشان میدهد و بیننده را با روی دیگری از شاعری مردمی آشنا میکند. این اثر 30 دقیقهای با روایتی شیرین، قیصری را نشان میدهد که از تهران و همه اتفاقات فرار کرده و به مشهد و اتاق همیشگیاش گریخته است. صدای کشیدن چرخهای چمدان در ابتدای فیلم، انگار خود ما هستیم که روحمان را برای رسیدن میکشانیم، اما رسیدن برای قیصر از رسیدن به مشهد تا رسیدن به حرم، روزهایی طول میکشد. ساعاتی که در خواب و بیداری، دوستانش را میبیند، مشورت میکند و تصمیم به رفتن به حرم میگیرد. کارگردانان این مستند، ساعاتی از زندگی قیصر امینپور را به تصویر کشیدهاند که میان حال و گذشته خود و دوستانش معلق است. آنجا که در پیکان پارک شده در حیاط، با سید حسن و سلمان سخن میگوید و از رانندگی سلمان مینالد تا صدای سید حسن حسینی که او را از خواب بیدار میکند. بیننده در تمام این بالا و پایین رفتن حالات روحی قیصر، خود را میبیند که در راه رفتن به مشهد و حرم است. یک جامانده دلتنگ که منتظر یک تکان کوچک برای رفتن و رسیدن است، مانند قیصر که در انتها و پس از رسیدن و سرودن شعر، تصمیم به رفتن میگیرد.
بــــرش
شاعرانهای از یک جامانده دلتنگ
طاهره واهی / امیر بشیری و سجاد انتظاری سعی در نشان دادن حال و احوالات قیصر هنگام سرودن شعر آیینی «کوچه های خراسان» دارند. فیلم کوتاهی که علاقه قیصر به امام رضا(ع) را به زبان تصویر نشان میدهد و بیننده را با روی دیگری از شاعری مردمی آشنا میکند. این اثر 30 دقیقهای با روایتی شیرین، قیصری را نشان میدهد که از تهران و همه اتفاقات فرار کرده و به مشهد و اتاق همیشگیاش گریخته است. صدای کشیدن چرخهای چمدان در ابتدای فیلم، انگار خود ما هستیم که روحمان را برای رسیدن میکشانیم، اما رسیدن برای قیصر از رسیدن به مشهد تا رسیدن به حرم، روزهایی طول میکشد. ساعاتی که در خواب و بیداری، دوستانش را میبیند، مشورت میکند و تصمیم به رفتن به حرم میگیرد. کارگردانان این مستند، ساعاتی از زندگی قیصر امینپور را به تصویر کشیدهاند که میان حال و گذشته خود و دوستانش معلق است. آنجا که در پیکان پارک شده در حیاط، با سید حسن و سلمان سخن میگوید و از رانندگی سلمان مینالد تا صدای سید حسن حسینی که او را از خواب بیدار میکند. بیننده در تمام این بالا و پایین رفتن حالات روحی قیصر، خود را میبیند که در راه رفتن به مشهد و حرم است. یک جامانده دلتنگ که منتظر یک تکان کوچک برای رفتن و رسیدن است، مانند قیصر که در انتها و پس از رسیدن و سرودن شعر، تصمیم به رفتن میگیرد.
سرمربی تیم ملی بوکس در گفت وگو با «ایران»:
مشکلات حل شود در هانگژو میدرخشیم
فائزه زمانی / تیم ملی بوکس بعد از طلسمشکنی در مسابقات قهرمانی جهان با برنز دانیال شه بخش، این بار بهدنبال درخشش در بازیهای آسیایی هانگژو است. در این میان علیرضا استکی، سرمربی تیم ملی معتقد است درصورت حل مشکلات، بوکسورهایش در هانگژو حرفهای زیادی برای گفتن خواهند داشت. استکی در گفتوگو با خبرنگار «ایران» اظهار داشت: «با حسین ثوری صحبت کرده و در رابطه با بازیهای آسیایی هانگژو از او خواستههایی در زمینه سختافزاری، نرمافزاری و سایر موارد داشتهام. تا الان تیم خوبی داشتهایم و حالا هم تمام تلاشمان را میکنیم تا بهترین مدالها را در بازیهای آسیایی هانگژو بگیریم. یک سری کمبودهایی داریم و اگر برنامههای تدارکاتی و مسائل نرمافزاری و سختافزاریمان با مدیریت ثوری درست شود، قطعاً در هانگژو بهترین مدالها را کسب میکنیم و میتوانیم حرفهایی برای گفتن داشته باشیم.»
به گفته او انتخابات اخیر بوکس با وجود حواشی، عادلانه برگزار شد: «در انتخابات بین 2 چهره بوکس مانده بودم. یکی 4 سال رئیس فدراسیون و مدیرم بود و دیگری از قهرمانان و اسطورههای بوکس ایران بود اما به هرحال انتخابات با وجود حواشیاش برگزار شد وهر دو تلاش کردند و در نهایت ثوری با اختلاف 10 رأی، مجدد ریاست فدراسیون را به عهده گرفت. از نظر من انتخابات شفاف بود و فکر نمیکنم شفافتر از این وجود داشته باشد، از طرفی هم خود ثوری و حسینی از نحوه برگزاری انتخابات راضی بودند و با نظارت کمیته ملی المپیک همه چیز در نهایت عدالت برگزار شد.»
استکی معتقد است: «ثوری باید برای 4 سال آینده تغییرات بیشتری در نحوه مدیریتش ایجاد کند اما همین که بعد از شخص بزرگی مثل حاجاحمد ناطق نوری، ریاست فدراسیون را در دست گرفت و با توجه به تاریخسازی و گرفتن اولین مدال جهانی بوکس و مدالهای رده نونهالان میتوان نمره قابل قبولی به او داد اما او باید اتحاد بین جامعه بوکس را در دستور کار قرار دهد تا اختلافات در خانواده بوکس به حداقل برسد. پیشکسوتان بوکس قهرمانان دورههای خود بودهاند و حالا طبق قولی که از او شنیدهام درصدد است تا از پیشکسوتان و قهرمانان قدیمی استفاده کند.»
سرمربی تیم ملی بوکس برخلاف عدهای نبود خانه بوکس را دغدغه اصلی تیم ملی نمیداند: «ما الان باشگاه انقلاب را برای تمریناتمان داریم و به لطف کمیته ملی المپیک، خوابگاه نصرت در اختیارمان قرار گرفته است. مسأله خانه بوکس آنقدرها هم دغدغهمان نیست و در حال حاضر مشکل اصلیمان غذاست و فقط باید مشکل تغذیه ملیپوشان حل شود تا غذاهای ورزشی و نه رستورانی در اختیار ملیپوشان تمام رشتهها قرار گیرد.»
او از شروع اردوهای تیم ملی بوکس از شنبه پیش رو خبر داد: «قرار بود اردوهایمان از بیستم شروع شود اما بهخاطر یک سری اتفاقات به شنبه موکول شد و تقریباً با 25 نفر شروع میکنیم تا ببینیم در آینده چه میشود.»
سرمربی تیم ملی بوکس درباره پاداش مدال برنز دانیال شه بخش در مسابقات جهانی میگوید: «او هنوز پاداشی دریافت نکرده و طبق قولهایی که دادند انشاءالله بزودی پرداخت میشود.» استکی درباره ادامه فعالیت سیامک صالحی، نایب رئیس فدراسیون گفت: «سیامک صالحی در دوره ریاست حاج ناطق نوری و ثوری بیشتر از 10 میلیارد خرج بوکس کرده بدون اینکه کسی باخبر شود و شاید حتی خیلی چهره او را هم نشناسند و امیدوارم که او همچنان با قدرت به کارش ادامه دهد و سلامت باشد.»
به گفته او انتخابات اخیر بوکس با وجود حواشی، عادلانه برگزار شد: «در انتخابات بین 2 چهره بوکس مانده بودم. یکی 4 سال رئیس فدراسیون و مدیرم بود و دیگری از قهرمانان و اسطورههای بوکس ایران بود اما به هرحال انتخابات با وجود حواشیاش برگزار شد وهر دو تلاش کردند و در نهایت ثوری با اختلاف 10 رأی، مجدد ریاست فدراسیون را به عهده گرفت. از نظر من انتخابات شفاف بود و فکر نمیکنم شفافتر از این وجود داشته باشد، از طرفی هم خود ثوری و حسینی از نحوه برگزاری انتخابات راضی بودند و با نظارت کمیته ملی المپیک همه چیز در نهایت عدالت برگزار شد.»
استکی معتقد است: «ثوری باید برای 4 سال آینده تغییرات بیشتری در نحوه مدیریتش ایجاد کند اما همین که بعد از شخص بزرگی مثل حاجاحمد ناطق نوری، ریاست فدراسیون را در دست گرفت و با توجه به تاریخسازی و گرفتن اولین مدال جهانی بوکس و مدالهای رده نونهالان میتوان نمره قابل قبولی به او داد اما او باید اتحاد بین جامعه بوکس را در دستور کار قرار دهد تا اختلافات در خانواده بوکس به حداقل برسد. پیشکسوتان بوکس قهرمانان دورههای خود بودهاند و حالا طبق قولی که از او شنیدهام درصدد است تا از پیشکسوتان و قهرمانان قدیمی استفاده کند.»
سرمربی تیم ملی بوکس برخلاف عدهای نبود خانه بوکس را دغدغه اصلی تیم ملی نمیداند: «ما الان باشگاه انقلاب را برای تمریناتمان داریم و به لطف کمیته ملی المپیک، خوابگاه نصرت در اختیارمان قرار گرفته است. مسأله خانه بوکس آنقدرها هم دغدغهمان نیست و در حال حاضر مشکل اصلیمان غذاست و فقط باید مشکل تغذیه ملیپوشان حل شود تا غذاهای ورزشی و نه رستورانی در اختیار ملیپوشان تمام رشتهها قرار گیرد.»
او از شروع اردوهای تیم ملی بوکس از شنبه پیش رو خبر داد: «قرار بود اردوهایمان از بیستم شروع شود اما بهخاطر یک سری اتفاقات به شنبه موکول شد و تقریباً با 25 نفر شروع میکنیم تا ببینیم در آینده چه میشود.»
سرمربی تیم ملی بوکس درباره پاداش مدال برنز دانیال شه بخش در مسابقات جهانی میگوید: «او هنوز پاداشی دریافت نکرده و طبق قولهایی که دادند انشاءالله بزودی پرداخت میشود.» استکی درباره ادامه فعالیت سیامک صالحی، نایب رئیس فدراسیون گفت: «سیامک صالحی در دوره ریاست حاج ناطق نوری و ثوری بیشتر از 10 میلیارد خرج بوکس کرده بدون اینکه کسی باخبر شود و شاید حتی خیلی چهره او را هم نشناسند و امیدوارم که او همچنان با قدرت به کارش ادامه دهد و سلامت باشد.»
رئیسجمهور در جلسه هیأت دولت خطاب به دولتمردان :
اجازه افزایش قیمت ندهید
آیتالله رئیسی: دستگاههای مختلف مکلفند به طور قاطع مانع هرگونه افزایش قیمت شوند
گروه سیاسی/ تأکید رئیسجمهور بر اصلاح فوری نظام پرداخت حقوق همزمان با مکلف ساختن مسئولان مربوط از سوی او به اینکه قاطعانه مانع هرگونه افزایش قیمت کالاها شوند و همچنین تصویب آییننامه احراز صلاحیتهای مدیران عامل و اعضای هیأت مدیره شرکتهای تابعه دولت از جمله نکات مهم و تأثیرگذار جلسه صبح دیروز هیأت دولت بود.به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی در ابتدای این جلسه از همه اعضا و کارگزاران دولت خواست تا با نخبگان و صاحبنظران مرتبط با حوزه کاری خود، حتی کسانی که با سلیقه دولت مخالفت دارند، در ارتباط مستمر باشند و تصریح کرد: نباید هیچکدام از دستگاههای دولتی از ارتباط با جامعه نخبگانی مرتبط با حوزه مدیریت خود غفلت کنند و باید به شکل مستمر جلسات گفتوگو و مشورت با صاحبنظران عرصه کاری خود داشته باشند.رئیسجمهور با اشاره به تحسین رهبر معظم انقلاب، از خصیصه و شعار مردمی بودن دولت سیزدهم همه کارگزاران دولت را به سعی در ادامه این خصیصه و تکمیل و تعالی آن به وجه احسن فراخواند و از اعضای دولت خواست که علاوه بر جلساتی که با مدیران و کارکنان زیرمجموعه خود برگزار میکنند با ارباب رجوع و مردمی که به دستگاهها مراجعه میکنند نیز ارتباط و دیدار داشته باشند و گزارشهای مردمی را به طور دقیق بررسی و پیگیری کنند.آیتالله رئیسی سپس خطاب به مسئولان ذیربط با تأکید بر اینکه به هیچ وجه اجازه ندهید قیمت کالایی افزایش پیدا کند، گفت: دستگاههای مختلف هر امکاناتی اعم از نیرو و اختیارات که نیاز دارند اعلام کنند و در مقابل مکلف هستند که به طور قاطع مانع هرگونه افزایش قیمت شوند. آیتالله رئیسی تأکید کرد: متأسفانه جریانهایی بهدنبال ایجاد یأس و ناامیدی در مردم هستند و دستگاههای اجرایی و دولتی باید تلاش کنند با گزارش و ارائه اخبار آنچه انجام شده است و نه آنچه قرار است انجام شود، مردم را نسبت به آینده کشور امیدوارتر کنند.
ضرورت تدوین و اجرای نظام عادلانه پرداخت حقوق
ضرورت تدوین و اجرای نظام عادلانه پرداخت حقوق که این روزها مورد در خواست گروههای مختلف از جمله معلمان و کارکنان قوه قضائیه نیز بوده است نیز از جمله موضوعات مورد توجه و تأکید رئیسجمهور در جلسه روز گذشته هیأت دولت بود. آیتالله رئیسی در این باره با بیان اینکه بهعنوان دولت سیزدهم با توجه به شعارها و رویکردهای این دولت باید نظام پرداخت حقوق را عادلانه کنیم، گفت: آنچه امروز اجرا میشود غلبه چانهزنی در نظام پرداخت حقوق است که باید در چهارچوب یک نظام پرداخت هماهنگ و عادلانه اصلاح شود. رئیسجمهور تأکید کرد: لازم است کارگروهی تشکیل شود تا در یک بازه زمانی کوتاه قانون جدید، واحد و عادلانهای برای پرداخت حقوق تدوین کند و این قانون پس از تصویب در مجلس تمام قوانین و مقررات متعدد فعلی در پرداخت حقوق و مزایا در دستگاههای مختلف را ملغی اعلام کند.
موضع دولت درباره تعدیل پرداخت ها
تأکید رئیس جمهوری بر تدوین مقررات عادلانه نظام پرداخت حقوق به جای «غلبه چانهزنی»، موضع دولت در این باره را مشخص کرد.بر اساس پیشبینی دولت در لایحه بودجه سال 1401 میزان دریافتی افراد بهصورت پلکانی از ۵ تا ۲۹ درصد افزایش خواهد داشت با این ملاحظه که حقوق افرادی که از متوسط حقوق کمتر میگیرند از حقوق افرادی که از متوسط بیشتر میگیرند، رشد بیشتری خواهد داشت تا پرداخت حقوقها به سمت عادلانهتر بودن حرکت کند.
سخنگوی دولت نیز روز سهشنبه در اعلام موضع قوه مجریه در این باره تأکید کرد: دولت معتقد است که افزایش حقوق باید متوازن و عادلانه و به دور از بخشینگری باشد.
بر این اساس دولت بنا ندارد حقوق همه را یکسان افزایش دهد، بلکه قصد دارد برای کسانی که دریافتی کمتری دارند، افزایش حقوق بیشتر و مالیات کمتری لحاظ کند و برای کسانی که دریافتی بیشتری دارند، افزایش کمتر و مالیات پلکانی بیشتری اعمال کند تا در مجموع نظام هماهنگ پرداخت حقوق عادلانه تری تحقق یابد. رویکردی که با دستور رئیسجمهور برای تشکیل کارگروه قرار است در زمانی کوتاه به تدوین لایحه قانونی جدید برای نظام عادلانه پرداخت حقوق بینجامد.
تصویب آییننامه احراز صلاحیت مدیران
هیأت وزیران همچنین در اجرای تکلیف مقرر در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور مبنی بر احراز صلاحیتهای مدیران عامل و اعضای هیأت مدیره و افرادی که به نمایندگی صاحب سهم دولت در شرکتها و یا سایر اشخاص حقوقی مربوط بهعنوان عضو هیأت مدیره معرفی میشوند، آییننامه اجرایی مربوط را به تصویب رساند.
به موجب آییننامه مصوب هیأت وزیران، مدیران عامل و اعضای هیأت مــــدیره/هیأت عامل تمامی شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در قانـــــــون و شرکتهای تابعه و ذی ربط نهادهای عمومی غیردولتی، مشمولین آییننامه مذکور هستند.
دارا بودن تابعیت جمهوری اسلامی ایران، حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی در یکی از رشتههای تحصیلی مندرج در شرایط احراز مشاغل اختصاصی شرکت یا یکی از رشتههای گروههای تحصیلی مدیریت، اقتصاد، حسابداری، بیمه، مالی، حقوق، دارا بودن صلاحیت عمومی داوطلب برای انتصاب در یکی از عناوین پستهای موضوع این آییننامه با تأیید مراجع قانونی ذی ربط، عدم عضویت در هیأت مدیره شرکتهای دیگر اعم از دولتی و غیر دولتی، دارا بودن تجربه مدیریتی و سابقه خدمت لازم برای تصدی پستهای مدیریتی ذیربط و مهمتر از همه عدم تعارض منافع بین مدیر و حوزه فعالیت شرکت از جمله شروط تعیین شده برای احراز صلاحیت مدیریت یا عضویت در هیأت مدیره شرکتهای مذکور است.همچنین تخصیص اعتبار برای جبران خسارات سیل در استانهای جنوبی از دیگر مصوبات هیأت دولت در این نشست بود.
ضرورت تدوین و اجرای نظام عادلانه پرداخت حقوق
ضرورت تدوین و اجرای نظام عادلانه پرداخت حقوق که این روزها مورد در خواست گروههای مختلف از جمله معلمان و کارکنان قوه قضائیه نیز بوده است نیز از جمله موضوعات مورد توجه و تأکید رئیسجمهور در جلسه روز گذشته هیأت دولت بود. آیتالله رئیسی در این باره با بیان اینکه بهعنوان دولت سیزدهم با توجه به شعارها و رویکردهای این دولت باید نظام پرداخت حقوق را عادلانه کنیم، گفت: آنچه امروز اجرا میشود غلبه چانهزنی در نظام پرداخت حقوق است که باید در چهارچوب یک نظام پرداخت هماهنگ و عادلانه اصلاح شود. رئیسجمهور تأکید کرد: لازم است کارگروهی تشکیل شود تا در یک بازه زمانی کوتاه قانون جدید، واحد و عادلانهای برای پرداخت حقوق تدوین کند و این قانون پس از تصویب در مجلس تمام قوانین و مقررات متعدد فعلی در پرداخت حقوق و مزایا در دستگاههای مختلف را ملغی اعلام کند.
موضع دولت درباره تعدیل پرداخت ها
تأکید رئیس جمهوری بر تدوین مقررات عادلانه نظام پرداخت حقوق به جای «غلبه چانهزنی»، موضع دولت در این باره را مشخص کرد.بر اساس پیشبینی دولت در لایحه بودجه سال 1401 میزان دریافتی افراد بهصورت پلکانی از ۵ تا ۲۹ درصد افزایش خواهد داشت با این ملاحظه که حقوق افرادی که از متوسط حقوق کمتر میگیرند از حقوق افرادی که از متوسط بیشتر میگیرند، رشد بیشتری خواهد داشت تا پرداخت حقوقها به سمت عادلانهتر بودن حرکت کند.
سخنگوی دولت نیز روز سهشنبه در اعلام موضع قوه مجریه در این باره تأکید کرد: دولت معتقد است که افزایش حقوق باید متوازن و عادلانه و به دور از بخشینگری باشد.
بر این اساس دولت بنا ندارد حقوق همه را یکسان افزایش دهد، بلکه قصد دارد برای کسانی که دریافتی کمتری دارند، افزایش حقوق بیشتر و مالیات کمتری لحاظ کند و برای کسانی که دریافتی بیشتری دارند، افزایش کمتر و مالیات پلکانی بیشتری اعمال کند تا در مجموع نظام هماهنگ پرداخت حقوق عادلانه تری تحقق یابد. رویکردی که با دستور رئیسجمهور برای تشکیل کارگروه قرار است در زمانی کوتاه به تدوین لایحه قانونی جدید برای نظام عادلانه پرداخت حقوق بینجامد.
تصویب آییننامه احراز صلاحیت مدیران
هیأت وزیران همچنین در اجرای تکلیف مقرر در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور مبنی بر احراز صلاحیتهای مدیران عامل و اعضای هیأت مدیره و افرادی که به نمایندگی صاحب سهم دولت در شرکتها و یا سایر اشخاص حقوقی مربوط بهعنوان عضو هیأت مدیره معرفی میشوند، آییننامه اجرایی مربوط را به تصویب رساند.
به موجب آییننامه مصوب هیأت وزیران، مدیران عامل و اعضای هیأت مــــدیره/هیأت عامل تمامی شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در قانـــــــون و شرکتهای تابعه و ذی ربط نهادهای عمومی غیردولتی، مشمولین آییننامه مذکور هستند.
دارا بودن تابعیت جمهوری اسلامی ایران، حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی در یکی از رشتههای تحصیلی مندرج در شرایط احراز مشاغل اختصاصی شرکت یا یکی از رشتههای گروههای تحصیلی مدیریت، اقتصاد، حسابداری، بیمه، مالی، حقوق، دارا بودن صلاحیت عمومی داوطلب برای انتصاب در یکی از عناوین پستهای موضوع این آییننامه با تأیید مراجع قانونی ذی ربط، عدم عضویت در هیأت مدیره شرکتهای دیگر اعم از دولتی و غیر دولتی، دارا بودن تجربه مدیریتی و سابقه خدمت لازم برای تصدی پستهای مدیریتی ذیربط و مهمتر از همه عدم تعارض منافع بین مدیر و حوزه فعالیت شرکت از جمله شروط تعیین شده برای احراز صلاحیت مدیریت یا عضویت در هیأت مدیره شرکتهای مذکور است.همچنین تخصیص اعتبار برای جبران خسارات سیل در استانهای جنوبی از دیگر مصوبات هیأت دولت در این نشست بود.
گزارش «ایران» از جزئیات نحوه جدید تخصیص یارانه به آرد و نان
قیمت نان تغییر نخواهد کرد
یارانه آرد و نان قطع نمیشود، شیوه پرداخت از غیرمستقیم به پرداخت یارانه مستقیم تغییر میکند
گروه اقتصادی / مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، روز سه شنبه در حاشیه نشست با کمیسیون تلفیق مجلس در مورد پرداخت یارانه و ارز ترجیحی به کالاهای اساسی، از بررسی طرحی در دولت برای جبران افزایش قیمت آرد و نان در صورت حذف یارانه خبر داد. بر اساس طرحی که رئیس سازمان برنامه و بودجه در مورد آن توضیح داده است مردم با مراجعه به نانوایی قیمت قبلی نان را از طریق کارت بانکی خودشان می پردازند اما به حساب نانوا نرخ جدید و بدون یارانه نان واریز می شود. در لایحه بودجه سال آینده منابع پرداخت ارز 4200 تومانی در نظر گرفته نشده است به این معنی که پرداخت ارز ترجیحی از سال آینده قطع میشود. با تصویب کلیات بودجه در مجلس دولت موظف به اجرای این قانون خواهد بود. به این ترتیب قرار است ارز ۴۲۰۰ تومانی در بودجه سال ۱۴۰۱ حذف شود و آن طور که دولت اعلام کرده بود این ارز فعلاً فقط برای واردات گندم و دارو پرداخت خواهد شد. در بودجه سال آینده مبلغ 106هزار میلیارد تومان اعتبار برای یارانه گندم و دارو در نظر گرفته شده است که در صورت حذف تدریجی ارز این دو قلم کالا، یارانه برای جبران قیمتها پرداخت می شود. با توجه به این موضوع و با توجه به افزایش قیمت آرد و نان بعد از حذف ارز ترجیحی واردات گندم، رئیس سازمان برنامه و بودجه اظهار داشته که مردم نان را با قیمت یارانهای میخرند.
رئیس سازمان برنامه و بودجه جزئیات بیشتری از این طرح را اعلام نکرده و اظهار کرده است که «جزئیات این طرح در دولت در حال بررسی و هنوز نهایی نشده است . وزارت اقتصاد و بانک مرکزی جزئیات این طرح را بررسی میکنند.» به گفته میرکاظمی «مردم میتوانند با کارت شخصی شان نان را به قیمت فعلی از نانوا بخرند و بعداً دولت مابهالتفاوت قیمت واقعی و قیمت یارانهای نان را به نانوا پرداخت میکند. به عبارتی در این شیوه خرید نان، همان قیمت قبلی نان از کارت افراد کسر میشود، ولی به نانوا قیمت جدید پرداخت میشود».
محدودیت نداریم
با توجه به اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه، جعفر قادری عضو کمیسیون تلفیق در گفتوگو با «ایران» درخصوص جزئیات اجرای برنامه «کارت نان» گفت: قیمت دارو و نان هیچ تغییری نخواهد کرد و فقط نحوه پرداخت یارانه آن از غیر مستقیم به یارانه مستقیم تغییر میکند. یعنی تاکنون دولت ارز دولتی را به واردکنندگان میداد تا دارو و گندم وارد کنند اما با حذف ارز، یارانه خرید به صورت مستقیم در قالب کارت خرید به مردم پرداخت میشود. قادری افزود: در خرید نان مردم هیچ محدودیتی ندارند و هر ماه هر تعداد نان را که نیاز دارند میتوانند با استفاده از کارت بانکیشان و با قیمت قبل بخرند. دولت مابه التفاوت قیمت نان را به نانوایی ها میپردازد.
به گفته قادری دولت از 6 ماهه دوم امسال مجوز حذف ارز ترجیحی را داشته است و هیچ منعی برای اجرا ندارد. دولت هر زمانی که آمادگی داشته باشد بر اساس قانون میتواند ارز ترجیحی کالاها را قطع کند. اما قطع ارز گندم و دارو براساس حمایتهای یارانهای خواهد بود.
محمدرضا میرتاج الدینی، دیگر عضو کمیسیون تلفیق نیز درباره برنامه حذف یارانه آرد و نان به «ایران» گفت: هفته آینده کارگروه ویژهای متشکل از نمایندگان سازمان هدفمندی یارانهها، نمایندگان مجلس و نمایندگان دستگاههای متولی بخش آرد و نان، جلسههایی برای تعیین شیوه پرداخت یارانه آرد و نان تشکیل میدهند و تصمیم این کارگروه از طریق کمیسیون تلفیق اطلاعرسانی میشود.
فعلاً اجرا نمیشود
پیشتر، یزدان سیف، مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی اظهار کرده بود که ارز یارانهای واردات گندم به واسطه اهمیت زیادی که دارد حتی مطالعهای برای حذف آن صورت نگرفته است و قیمت آرد و نان به طور قطع تغییری نخواهد داشت.
یکی از مسئولان شرکت بازرگانی دولتی در گفتوگو با «ایران» درخصوص حذف یارانه آرد و نان گفت: یارانه آرد و نان قطعاً تا آخر امسال پرداخت میشود. او افزود: دولت برنامهای برای حذف این یارانه تا ماه رمضان یعنی اردیبهشت سال آینده ندارد و بعد از ماه رمضان در این خصوص تصمیمگیری میشود. بنابراین تا حدود 5ماه آینده تغییری در ارز ترجیحی گندم یا حذف یارانه آرد و نان روی نمیدهد.
ابراهیم زارع، مدیر کل دفتر بازرگانی داخلی کالاهای کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی نیز در گفتوگو با «ایران» درخصوص حذف یا قطع یارانه آرد و نان گفت: دولت درمورد حذف ارز گندم واردات یا قطع یارانه آرد و نان تصمیم جدیدی نگرفته است و طرحها مطالعاتی است. اگر دولت بخواهد در مورد این دو کالای مهم تصمیمی بگیرد وزارت جهاد در جریان جزئیات آن خواهد بود.
قیمتها چه تغییری میکند؟
نان مهمترین کالای مصرفی خانوار ایرانی بخصوص اقشار متوسط و ضعیف است به همین دلیل تغییر قیمت نان اهمیت زیادی در هزینه خانوار دارد و دولت حمایتهای یارانهای از آن به عمل میآورد. حسین یزدجردی، رئیس کانون انجمنهای صنفی صنایع آرد در گفتوگو با «ایران» درخصوص قیمتهای فعلی آرد و نان و قیمتها در صورت حذف یارانه آرد و نان گفت: قیمت خرید تضمینی گندم در سال آینده 7 هزار و 500 تومان است که با احتساب هزینه حمل تقریباً قیمت هر کیلو گندمی که کارخانجات آرد میخرند 8 هزار تومان خواهد بود اما دولت با پرداخت مابهالتفاوت، آرد را به قیمت هر کیلو 800 تومان به نانواییها تحویل میدهد. اگر یارانه آرد قطع شود قیمت هر کیلو آرد تحویلی به نانواییها حدود 10 هزار تومان خواهد شد و قیمت یک نان 2 هزار تومانی هم به تبع آن افزایش خواهد داشت.
یزدجردی گفت: البته دولت اعلام کرده بود یارانه آرد و نان قطع نمیشود و اگر تغییر در پرداخت یارانه صورت گیرد احتمالاً مدل پرداخت یارانه عوض میشود نه اینکه یارانه قطع شود.
بهنام نیک منش، معاونت بازرسی اتاق اصناف هم در گفتوگو با «ایران» تأکید کرد: دولت هیچ ابلاغیه جدید در مورد تغییر یا افزایش قیمت نان به اتاق اصناف اعلام نکرده است و نان در سراسر کشور با قیمتهای قبل عرضه میشود. نیک منش گفت: شورای آرد و نان هر استان در مورد قیمت نان در آن استان تصمیمگیری و برای اجرا به اتحادیه نانوایان استان ابلاغ میکند. نیک منش گفت: در هیچ استانی شورای آرد و نان در مورد تغییر قیمت نان تصمیم جدیدی نگرفته است و بازرسی هم نشان میدهد قیمت نان مانند قبل است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه جزئیات بیشتری از این طرح را اعلام نکرده و اظهار کرده است که «جزئیات این طرح در دولت در حال بررسی و هنوز نهایی نشده است . وزارت اقتصاد و بانک مرکزی جزئیات این طرح را بررسی میکنند.» به گفته میرکاظمی «مردم میتوانند با کارت شخصی شان نان را به قیمت فعلی از نانوا بخرند و بعداً دولت مابهالتفاوت قیمت واقعی و قیمت یارانهای نان را به نانوا پرداخت میکند. به عبارتی در این شیوه خرید نان، همان قیمت قبلی نان از کارت افراد کسر میشود، ولی به نانوا قیمت جدید پرداخت میشود».
محدودیت نداریم
با توجه به اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه، جعفر قادری عضو کمیسیون تلفیق در گفتوگو با «ایران» درخصوص جزئیات اجرای برنامه «کارت نان» گفت: قیمت دارو و نان هیچ تغییری نخواهد کرد و فقط نحوه پرداخت یارانه آن از غیر مستقیم به یارانه مستقیم تغییر میکند. یعنی تاکنون دولت ارز دولتی را به واردکنندگان میداد تا دارو و گندم وارد کنند اما با حذف ارز، یارانه خرید به صورت مستقیم در قالب کارت خرید به مردم پرداخت میشود. قادری افزود: در خرید نان مردم هیچ محدودیتی ندارند و هر ماه هر تعداد نان را که نیاز دارند میتوانند با استفاده از کارت بانکیشان و با قیمت قبل بخرند. دولت مابه التفاوت قیمت نان را به نانوایی ها میپردازد.
به گفته قادری دولت از 6 ماهه دوم امسال مجوز حذف ارز ترجیحی را داشته است و هیچ منعی برای اجرا ندارد. دولت هر زمانی که آمادگی داشته باشد بر اساس قانون میتواند ارز ترجیحی کالاها را قطع کند. اما قطع ارز گندم و دارو براساس حمایتهای یارانهای خواهد بود.
محمدرضا میرتاج الدینی، دیگر عضو کمیسیون تلفیق نیز درباره برنامه حذف یارانه آرد و نان به «ایران» گفت: هفته آینده کارگروه ویژهای متشکل از نمایندگان سازمان هدفمندی یارانهها، نمایندگان مجلس و نمایندگان دستگاههای متولی بخش آرد و نان، جلسههایی برای تعیین شیوه پرداخت یارانه آرد و نان تشکیل میدهند و تصمیم این کارگروه از طریق کمیسیون تلفیق اطلاعرسانی میشود.
فعلاً اجرا نمیشود
پیشتر، یزدان سیف، مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی اظهار کرده بود که ارز یارانهای واردات گندم به واسطه اهمیت زیادی که دارد حتی مطالعهای برای حذف آن صورت نگرفته است و قیمت آرد و نان به طور قطع تغییری نخواهد داشت.
یکی از مسئولان شرکت بازرگانی دولتی در گفتوگو با «ایران» درخصوص حذف یارانه آرد و نان گفت: یارانه آرد و نان قطعاً تا آخر امسال پرداخت میشود. او افزود: دولت برنامهای برای حذف این یارانه تا ماه رمضان یعنی اردیبهشت سال آینده ندارد و بعد از ماه رمضان در این خصوص تصمیمگیری میشود. بنابراین تا حدود 5ماه آینده تغییری در ارز ترجیحی گندم یا حذف یارانه آرد و نان روی نمیدهد.
ابراهیم زارع، مدیر کل دفتر بازرگانی داخلی کالاهای کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی نیز در گفتوگو با «ایران» درخصوص حذف یا قطع یارانه آرد و نان گفت: دولت درمورد حذف ارز گندم واردات یا قطع یارانه آرد و نان تصمیم جدیدی نگرفته است و طرحها مطالعاتی است. اگر دولت بخواهد در مورد این دو کالای مهم تصمیمی بگیرد وزارت جهاد در جریان جزئیات آن خواهد بود.
قیمتها چه تغییری میکند؟
نان مهمترین کالای مصرفی خانوار ایرانی بخصوص اقشار متوسط و ضعیف است به همین دلیل تغییر قیمت نان اهمیت زیادی در هزینه خانوار دارد و دولت حمایتهای یارانهای از آن به عمل میآورد. حسین یزدجردی، رئیس کانون انجمنهای صنفی صنایع آرد در گفتوگو با «ایران» درخصوص قیمتهای فعلی آرد و نان و قیمتها در صورت حذف یارانه آرد و نان گفت: قیمت خرید تضمینی گندم در سال آینده 7 هزار و 500 تومان است که با احتساب هزینه حمل تقریباً قیمت هر کیلو گندمی که کارخانجات آرد میخرند 8 هزار تومان خواهد بود اما دولت با پرداخت مابهالتفاوت، آرد را به قیمت هر کیلو 800 تومان به نانواییها تحویل میدهد. اگر یارانه آرد قطع شود قیمت هر کیلو آرد تحویلی به نانواییها حدود 10 هزار تومان خواهد شد و قیمت یک نان 2 هزار تومانی هم به تبع آن افزایش خواهد داشت.
یزدجردی گفت: البته دولت اعلام کرده بود یارانه آرد و نان قطع نمیشود و اگر تغییر در پرداخت یارانه صورت گیرد احتمالاً مدل پرداخت یارانه عوض میشود نه اینکه یارانه قطع شود.
بهنام نیک منش، معاونت بازرسی اتاق اصناف هم در گفتوگو با «ایران» تأکید کرد: دولت هیچ ابلاغیه جدید در مورد تغییر یا افزایش قیمت نان به اتاق اصناف اعلام نکرده است و نان در سراسر کشور با قیمتهای قبل عرضه میشود. نیک منش گفت: شورای آرد و نان هر استان در مورد قیمت نان در آن استان تصمیمگیری و برای اجرا به اتحادیه نانوایان استان ابلاغ میکند. نیک منش گفت: در هیچ استانی شورای آرد و نان در مورد تغییر قیمت نان تصمیم جدیدی نگرفته است و بازرسی هم نشان میدهد قیمت نان مانند قبل است.
«ایران» گزارش می دهد
همه چیز درباره طرح بنزینی دولت
تمام کارتهای بانکی سرپرست خانوار امکان اتصال به سامانه شاپرک دارند که مشخص می کند چقدر اعتبار بنزین دارد. مازاد بر اعتبار موجود با نرخ 3 هزار تومان محاسبه خواهد شد. این شیوه بازتوزیع یارانه، به نفع اقشاری است که مصرف کمتری داشته باشند
گروه اقتصادی/ روند کنونی توزیع یارانه بنزین چنین است: «در ایران حدود 24 میلیون کارت سوخت خودرو شخصی و موتورسیکلت وجود دارد. ماهانه به کارت سوخت این وسایل نقلیه شخصی، سهمیه بنزین یارانهای (1500 تومان برای هر لیتر) واریز میشود. سهمیه کارت سوخت خودرو سواری شخصی ماهانه 60 لیتر و موتورسیکلت نیز 25 لیتر است. روزانه حدود 45 میلیون لیتر بنزین یارانهای توزیع میشود و کل مصرف روزانه بنزین کشور نیز تقریباً دو برابر این رقم است؛ یعنی حدود 40 الی 45 میلیون لیتر در روز بنزین با نرخ 3 هزار تومانی مصرف میشود. اما از 76 میلیون نفر یارانه بگیر در ایران که حدود 24 میلیون خانواده میشوند، فقط حدود 52 درصد آنها خودرو دارند و تقریباً نیمی از جمعیت کشور که اتفاقاً قشر کم درآمد جامعه هستند، از یارانه بهرهاند.»
براساس این تعریف ساده، توزیع یارانهها به شکل کنونی بیشتر به نفع ثروتمندانی است که در حال حاضر حتی مشمول یارانه نقدی نمیشوند. طرح بازتوزیع یارانه بنزین برای اصلاح این شرایط طراحی شده و به اعتقاد طراحان آن، ادامه شرایط فعلی به نفع مرفهان است؛ اما اگر قرار باشد بنزین یارانهای باشد، حداقل باید این یارانه بین تمام ایرانیها به یک نسبت توزیع شود تا همه از آن برخوردار باشند. اگر خانوادهای خودرو یا موتورسیکلت دارد، این سهمیه را استفاده کند و اگر هم ندارد، بتواند سهمیه در نظر گرفته شده را بفروشد و از اعتبار یارانه بنزین در جهت افزایش سطح رفاه خود بهره ببرد.
سهمیه در هر ماه؛ هر نفر 15 یا 20 لیتر؟
برای اصلاح وضع موجود، دولت به دنبال حذف یارانه بنزین نیست؛ اما همان طور که اشاره شد یک راه هنوز برای برخورداری دهکهای ضعیف جامعه از یارانه بنزین وجود دارد و آن هم بازتوزیع یارانه به هر فرد به جای کارت سوخت است.
در طرح جدید، پیشنهاد وزارت اقتصاد هر نفر 20 لیتر در هر ماه است؛ اما برخی از مسئولان از جمله وزیر نفت 15 لیتر در هر ماه را عنوان کردهاند که منطق آن، جلوگیری از کسری بودجه است. چراکه اگر 15 لیتر به هر فرد تخصیص داده شود، عملاً کسری بودجهای از این محل به کشور تحمیل نمیشود؛ اما با سهمیه 20 لیتری عملاً دولت حدود 7 هزار تا 8 هزار میلیارد تومان در سال باید یارانه جدید توزیع کند و این یارانه، مجموع هزینههای دولت را بالا میبرد.
با این حال احتمال اجرای آزمایشی این طرح براساس مختصات هر نفر 20 لیتر وجود دارد. از نظر طراحان، منفعت هر نفر 20 لیتر این است که تعداد کسانی که متضرر میشوند کمتر خواهد بود. به این ترتیب که در طرح 20 لیتر هر نفر، حدود 60 میلیون نفر منتفع میشوند؛ برای 8 میلیون نفر تفاوتی ایجاد نمیکند و حدود 11 میلیون نفر با کاهش سهمیه متضرر میشوند. بر این اساس، اگر طرح به درستی به جامعه ارائه شود متضرر شدن 11 میلیون نفر در یک جمعیت 80 میلیون نفری توجیه پذیر است. با توجه به اینکه اکنون در طرح تخصیص یارانه بر مبنای کارت سوخت، نیمی از جمعیت یارانه بگیر کشور متضرر هستند.
برآوردهای اولیه و مطالعاتی نشان می دهد اما با در نظر گرفتن 15 لیتر برای هر نفر، بیش از 40 میلیون نفر منتفع و فقط چند میلیون (اندک) خواهیم داشت. در همین حال برای 12 میلیون نفر تفاوتی ایجاد نمیشود. این تعریف متضرران و منتفعان بر مبنای بعد خانوار تعریف میشود. به این ترتیب که علاوه بر خانوادههایی که خودرو و موتورسیکلت ندارند، خانوادههایی نیز هستند که 5 نفر و بیشتر هستند و از این طرح بهرهمند خواهند شد. خانوادههای 4 نفره نیز که یک خودرو دارند، جزو افرادی هستند که با این طرح جدید تفاوتی در سهمیه بنزین آنها ایجاد نخواهد شد.
به گفته طراحان، ایده سقف 60 لیتر برای هر خانواده نیز اگرچه از سوی برخی از مسئولان مطرح شده، اما هنوز تأیید نشده است؛ چراکه این ایده علاوه بر بار مالی برای کشور، مخالف عدالت اجتماعی و همین طور سیاستهای تشویقی فرزندآوری است. به این ترتیب متضرران طرح جدید، خانوادههایی با بعد کمتر از 3 نفر خواهند بود.
کارت سوخت باقی میماند
کارت سوخت از سال 1386 وارد روند سوختگیری کشور شد؛ تا سال 1394 بنزین دو نرخی بود و با کارت سوخت بنزین سهمیهای مصرف میشد اما در سال 1394 با تک نرخی شدن بنزین در نرخ یک هزار تومان برای هر لیتر، عملاً کارت سوخت بی استفاده و کنار گذاشته شد. از سال 1397 با اوج گیری مصرف داخلی و همچنین شدت گرفتن قاچاق سوخت، دوباره موضوع سهمیهبندی و استفاده از کارت سوخت مطرح شد. در نهایت در آبان 1398 با سهمیهبندی بنزین در دو نرخ 1500 تومان یارانهای و 3 هزار تومان آزاد، استفاده از کارت سوخت بار دیگر جدی شد.
در همان زمان نیز ایده تخصیص یارانه بنزین به هر کدملی به جای کارت سوخت و فراهم کردن امکان مبادله این سهمیه مطرح بود، که البته مورد استقبال قرار نگرفت. برای طرح جدید، طراحان میگویند که بازهم کارت سوخت حذف نمیشود و هر خودرو باید با کارت سوخت اقدام به سوختگیری کند. در همین حال، برای مدیریت و جلوگیری از قاچاق سوخت، محدودیتها در جایگاههای مرزی تداوم خواهد داشت.
مسأله دیگر، ذخیره سهمیه فعلی در کارتهای سوخت است. به این ترتیب که اگر طرح پایلوت در جزیره کیش و قشم موفقیت آمیز باشد و بخواهد به طور ملی اجرایی شود، سهمیههای فعلی کارتهای سوخت نمیسوزد و مطابق با تعاریفی که برای ذخیره سهمیه وجود دارد، قابل استفاده خواهد بود.
در همین حال، اعتباری که به ازای هر کد ملی تخصیص داده خواهد شد نیز تا یک سقف حجمی و زمانی قابل ذخیره است. اگر این اعتبار در کارت بانکی سرپرست خانوار مصرف یا مبادله نشود، عواید نقدی آن به حساب سرپرست خانوار واریز خواهد شد و اعتبار حذف میشود. به این خاطر که در نظم عرضه بنزین اختلال ایجاد نشود. البته در مرحله آزمایشی طرح، اصلاحات لازم، اجتماع پذیری و قابلیت تعمیم آن به کل کشور بررسی خواهد شد.
سقف قیمت 3 هزار تومان است
در طرح جدید بازتوزیع یارانه بنزین، اگرچه امکان مبادله سهمیه وجود دارد اما سقف قیمت برای تبادل هر لیتر بنزین همان 3 هزار تومان است. در مرحله آزمایشی دو نرخ ملاک معاملات است؛ نرخ اول که همان نرخ یارانهای است و مصرف کننده اعتبار بنزینی در این نرخ بنزین مصرف میکند و نرخ دوم که 3 هزار تومان است و کسانی که سهمیه بنزین را مصرف نمیکنند میتوانند در این نرخ سهمیه خود را بفروشند. به این ترتیب برای خانواری که بنزین مصرف نکنند درآمدزایی خواهد شد.
البته در صورت تکمیل طرح و تعمیم آن به کل ایران، ممکن است که در بازار تعریف شده برای معاملات سهمیه، قیمت به صورت متغیر بین دو نرخ 1500 تومان تا 3 هزار تومان تعیین شود. به این صورت که زمانی که عرضه بیشتر است، قیمتها کمتر از 3 هزار تومان خواهد شد اما فعلاً قیمت ثابت است و همان دو نرخ 1500 تومان و 3 هزار تومان است.
بازار معاملات اعتبار بنزینی نیز چنین است که سهمیه بنزین روی کارت بانکی سرپرست خانوار لحاظ خواهد شد. برای خرید اعتبار و سهمیه بنزین، یک اپلیکیشن بسیار ساده که از طرق مختلف قابل دسترسی است - مثل خرید شارژ تلفن همراه- مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اعتبار مورد نیاز روی کارت بانکی مصرف کننده شارژ میشود. این اعتبار روی تمام کارتهای بانکی سرپرست خانوار موجود است و هر کدام از کارتهای سرپرست خانوار اعتبار بنزینی را در اختیار مصرف کننده یا مصرف کنندگان میگذارد.
به عبارت دیگر، تمام کارتهای بانکی سرپرست خانوار امکان اتصال به سامانه شاپرک دارند و مشخص می کند که چقدر اعتبار بنزین دارد. مازاد بر اعتبار موجود با نرخ 3 هزار تومان محاسبه خواهد شد. این شیوه بازتوزیع یارانه، به نفع اقشاری است که مصرف کمتری داشته باشند. البته این مسأله مطرح میشود که حتی با در نظر گرفتن 20 لیتر برای هر نفر تنها 60 هزار تومان از محل فروش سهمیه بنزین به دست هر فرد خواهد رسید و عدد قابل توجهی نخواهد بود، اما باید در نظر داشت که این یارانه بنزین به سایر یارانههای معیشتی اضافه میشود و کمکی است برای اقشاری که به هر دلیلی دسترسی به حداقل مایحتاج زندگی ندارند.
زمینهای برای هدفمند کردن سایر یارانهها
دولت در نظر دارد در صورت موفق بودن طرح بازتوزیع یارانه بنزین، یارانه سایر کالاها را نیز به همین شیوه هدفمند کند. به این ترتیب، این طرح بنزینی اگر موفق باشد، زمینه هدفمند کردن کل یارانهها خواهد بود. در حال حاضر، بحث اصلاح تخصیص ارز 4200 تومانی، یارانه کالاهایی مانند روغن، برنج و گندم مطرح است که یارانه روی این کالاها تخصیص داده میشود اما این یارانه به مصرف کننده نهایی اصابت نمیکند. مشکلات، فساد و رانت در زنجیره توزیع این یارانهها بیش از فواید آن است. در صورت موفقیت طرح بازتوزیع یارانه بنزین، دولت با در نظر گرفتن نیازهای هر فرد به مواد مغذی، اقدام به تخصیص یارانه خوراکی به هر کد ملی خواهد کرد تا در زمان مراجعه هر فرد برای خرید کالاهایی مانند مواد پروتئینی از این اعتبار خرید کند. به این ترتیب یارانه تخصیصی بدون شکلگیری فساد به دست مصرف کننده نهایی میرسد. اکنون سیستم پرداخت الکترونیکی و زیرساختهای توانمندی در این زمینه فراهم است که میتواند گامی در جهت عدالت اجتماعی در زمینه معیشت باشد. به عقیده کارشناسان، مردم هوشمندی کافی را برای استفاده از یارانهها دارند و میدانند که یارانه نقدی را باید در کدام بخش از زندگی خود خرج کنند. تجربه توزیع یارانه 45 هزار تومانی نیز نشان میدهد که در شروع طرح، این منابع صرف خرید مایحتاج زندگی و بهبود کیفی تغذیه خانوار شد.
برای بلندمدت، مردم تصمیم میگیرند
یارانه بنزین در اصل اختلاف قیمت و هزینه فرصتی است میان قیمتهای بینالمللی با آنچه مردم میپردازند. در کشورهای همسایه ایران حداقل قیمت هر لیتر بنزین نیم دلار و میانگین آن تقریباً برابر با 15 هزار تومان است. طراحان بازتوزیع یارانه بنزین میگویند که در آینده ممکن است که سقف قیمت مبادله اعتبار بنزین از 3 هزار تومان نیز عبور کند اما این مردم هستند که تصمیم میگیرند قیمتها در بازار مبادلهای براساس سازوکار عرضه و تقاضا چگونه تعیین شود. البته در حال حاضر، دولت سقف 3 هزار تومان را برای مبادلات اعتبار سهمیهها در نظر گرفته است.
بررسی جزئیات خرید مردم برای پیشبینی نیازها
برنامه طرح آزمایشی بازتوزیع بنزین این است که در همین دوره پایلوت، الگوی مصرف و سرمایهگذاری خانوار مورد مطالعه قرار بگیرد تا از آثار و تبعات طرح بررسی شود. به همین منظور میان دولت و بانک مرکزی تفاهم شده که بانک مرکزی دادههای تراکنش خانوارهای مختلف را به تیم تحلیلگر طرح منتقل کند تا برای تخمین تحولات ناشی از اجرای این طرح چارهاندیشی کنند.
به عبارت دیگر نحوه هزینه کرد یارانه مشخص خواهد شد تا تغییرات الگوی مصرف کلی کالا تعیین شود. برای مثال اگر این یارانه منجر به افزایش مصرف گوشت خواهد شد، دولت باید برای تنظیم بازار گوشت دست به تولید بیشتر یا واردات بزند تا تغییرات قیمت این کالا حداقل شود.
فعلاً طرح آزمایشی در دو جزیره کیش و قشم اجرا میشود. بررسیها روی الگوی مصرف حدود 40 هزار نفر در کیش و 30 هزار نفر در قشم انجام خواهد شد.
سهمیه حمل و نقل عمومی باقی میماند
در طرح جدید بازتوزیع بنزین، سهمیه حمل و نقل عمومی باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر تاکسیها، وانت بارها و هرگونه وسایل حمل و نقلی که اقدام به جابهجایی مسافر و بار کنند، سهمیهای دریافت میکنند که در کارت بانکی صاحب خودرو اعمال خواهد شد.
در همین حال، عمده پرمصرفهای بنزین، اشخاصی هستند که اقدام به مسافربری و حمل بار با خودروی خود میکنند. حدود 400 هزار نفر در دهک یک و دو و حدود یک میلیون نفر دهک سه و چهار جزو گروه بسیار پرمصرف بنزین هستند که با توجه به حضور آنها در دهکهای کم درآمد، از جمله متضررین خواهند بود. طراحان طرح بازتوزیع یارانه بنزین میگویند که برای جلوگیری از ضرر این بخش، لازم است که اطلاعرسانی کافی انجام شود و با عضویت در ساختاری مانند تاکسیهای اینترنتی، این گروه نیز از قابلیت سهمیه بنزین حمل و نقل عمومی استفاده کنند. این سازوکار موجب خواهد شد تا افزایش نرخ تورم رخ ندهد؛ ضمن آنکه در بررسی تجربههای افزایش قیمت بنزین نیز آمده است که تأثیر افزایش قیمت بنزین بر سایر کالاها اندک و کوتاه مدت است. سهم هزینه حمل و نقل در قیمت نهایی زیر 10 درصد است و اثر تورمی بلندمدت ندارد. اگرچه انتظار ذهنی افراد جامعه متفاوت است.
در نهایت، این طرح بعد از جمعبندی نهایی در جزیره کیش و جزیره قشم به صورت آزمایشی اجرا و نتایج بررسی خواهد شد. بعد از رفع مشکلات احتمالی، طرح ملی خواهد شد. یارانه بنزین به جای کارت سوخت به کد ملی تخصیص مییابد و به ازای تولد هر نوزاد این اعتبار بنزینی به حساب سرپرست خانوار واریز میشود. نیمی از جمعیت کشور که خودرو ندارند و اغلب روستانشین هستند با فروش این اعتبار، از یارانه بیشتری برخوردار میشوند. طرح مربوط به خودروهای شخصی است و خودروهای عمومی مانند تاکسیها همچنان سهمیه سوخت دریافت خواهند کرد. در صورت موفقیت طرح، بازتوزیع یارانه سایر کالاها نیز انجام خواهد شد.
براساس این تعریف ساده، توزیع یارانهها به شکل کنونی بیشتر به نفع ثروتمندانی است که در حال حاضر حتی مشمول یارانه نقدی نمیشوند. طرح بازتوزیع یارانه بنزین برای اصلاح این شرایط طراحی شده و به اعتقاد طراحان آن، ادامه شرایط فعلی به نفع مرفهان است؛ اما اگر قرار باشد بنزین یارانهای باشد، حداقل باید این یارانه بین تمام ایرانیها به یک نسبت توزیع شود تا همه از آن برخوردار باشند. اگر خانوادهای خودرو یا موتورسیکلت دارد، این سهمیه را استفاده کند و اگر هم ندارد، بتواند سهمیه در نظر گرفته شده را بفروشد و از اعتبار یارانه بنزین در جهت افزایش سطح رفاه خود بهره ببرد.
سهمیه در هر ماه؛ هر نفر 15 یا 20 لیتر؟
برای اصلاح وضع موجود، دولت به دنبال حذف یارانه بنزین نیست؛ اما همان طور که اشاره شد یک راه هنوز برای برخورداری دهکهای ضعیف جامعه از یارانه بنزین وجود دارد و آن هم بازتوزیع یارانه به هر فرد به جای کارت سوخت است.
در طرح جدید، پیشنهاد وزارت اقتصاد هر نفر 20 لیتر در هر ماه است؛ اما برخی از مسئولان از جمله وزیر نفت 15 لیتر در هر ماه را عنوان کردهاند که منطق آن، جلوگیری از کسری بودجه است. چراکه اگر 15 لیتر به هر فرد تخصیص داده شود، عملاً کسری بودجهای از این محل به کشور تحمیل نمیشود؛ اما با سهمیه 20 لیتری عملاً دولت حدود 7 هزار تا 8 هزار میلیارد تومان در سال باید یارانه جدید توزیع کند و این یارانه، مجموع هزینههای دولت را بالا میبرد.
با این حال احتمال اجرای آزمایشی این طرح براساس مختصات هر نفر 20 لیتر وجود دارد. از نظر طراحان، منفعت هر نفر 20 لیتر این است که تعداد کسانی که متضرر میشوند کمتر خواهد بود. به این ترتیب که در طرح 20 لیتر هر نفر، حدود 60 میلیون نفر منتفع میشوند؛ برای 8 میلیون نفر تفاوتی ایجاد نمیکند و حدود 11 میلیون نفر با کاهش سهمیه متضرر میشوند. بر این اساس، اگر طرح به درستی به جامعه ارائه شود متضرر شدن 11 میلیون نفر در یک جمعیت 80 میلیون نفری توجیه پذیر است. با توجه به اینکه اکنون در طرح تخصیص یارانه بر مبنای کارت سوخت، نیمی از جمعیت یارانه بگیر کشور متضرر هستند.
برآوردهای اولیه و مطالعاتی نشان می دهد اما با در نظر گرفتن 15 لیتر برای هر نفر، بیش از 40 میلیون نفر منتفع و فقط چند میلیون (اندک) خواهیم داشت. در همین حال برای 12 میلیون نفر تفاوتی ایجاد نمیشود. این تعریف متضرران و منتفعان بر مبنای بعد خانوار تعریف میشود. به این ترتیب که علاوه بر خانوادههایی که خودرو و موتورسیکلت ندارند، خانوادههایی نیز هستند که 5 نفر و بیشتر هستند و از این طرح بهرهمند خواهند شد. خانوادههای 4 نفره نیز که یک خودرو دارند، جزو افرادی هستند که با این طرح جدید تفاوتی در سهمیه بنزین آنها ایجاد نخواهد شد.
به گفته طراحان، ایده سقف 60 لیتر برای هر خانواده نیز اگرچه از سوی برخی از مسئولان مطرح شده، اما هنوز تأیید نشده است؛ چراکه این ایده علاوه بر بار مالی برای کشور، مخالف عدالت اجتماعی و همین طور سیاستهای تشویقی فرزندآوری است. به این ترتیب متضرران طرح جدید، خانوادههایی با بعد کمتر از 3 نفر خواهند بود.
کارت سوخت باقی میماند
کارت سوخت از سال 1386 وارد روند سوختگیری کشور شد؛ تا سال 1394 بنزین دو نرخی بود و با کارت سوخت بنزین سهمیهای مصرف میشد اما در سال 1394 با تک نرخی شدن بنزین در نرخ یک هزار تومان برای هر لیتر، عملاً کارت سوخت بی استفاده و کنار گذاشته شد. از سال 1397 با اوج گیری مصرف داخلی و همچنین شدت گرفتن قاچاق سوخت، دوباره موضوع سهمیهبندی و استفاده از کارت سوخت مطرح شد. در نهایت در آبان 1398 با سهمیهبندی بنزین در دو نرخ 1500 تومان یارانهای و 3 هزار تومان آزاد، استفاده از کارت سوخت بار دیگر جدی شد.
در همان زمان نیز ایده تخصیص یارانه بنزین به هر کدملی به جای کارت سوخت و فراهم کردن امکان مبادله این سهمیه مطرح بود، که البته مورد استقبال قرار نگرفت. برای طرح جدید، طراحان میگویند که بازهم کارت سوخت حذف نمیشود و هر خودرو باید با کارت سوخت اقدام به سوختگیری کند. در همین حال، برای مدیریت و جلوگیری از قاچاق سوخت، محدودیتها در جایگاههای مرزی تداوم خواهد داشت.
مسأله دیگر، ذخیره سهمیه فعلی در کارتهای سوخت است. به این ترتیب که اگر طرح پایلوت در جزیره کیش و قشم موفقیت آمیز باشد و بخواهد به طور ملی اجرایی شود، سهمیههای فعلی کارتهای سوخت نمیسوزد و مطابق با تعاریفی که برای ذخیره سهمیه وجود دارد، قابل استفاده خواهد بود.
در همین حال، اعتباری که به ازای هر کد ملی تخصیص داده خواهد شد نیز تا یک سقف حجمی و زمانی قابل ذخیره است. اگر این اعتبار در کارت بانکی سرپرست خانوار مصرف یا مبادله نشود، عواید نقدی آن به حساب سرپرست خانوار واریز خواهد شد و اعتبار حذف میشود. به این خاطر که در نظم عرضه بنزین اختلال ایجاد نشود. البته در مرحله آزمایشی طرح، اصلاحات لازم، اجتماع پذیری و قابلیت تعمیم آن به کل کشور بررسی خواهد شد.
سقف قیمت 3 هزار تومان است
در طرح جدید بازتوزیع یارانه بنزین، اگرچه امکان مبادله سهمیه وجود دارد اما سقف قیمت برای تبادل هر لیتر بنزین همان 3 هزار تومان است. در مرحله آزمایشی دو نرخ ملاک معاملات است؛ نرخ اول که همان نرخ یارانهای است و مصرف کننده اعتبار بنزینی در این نرخ بنزین مصرف میکند و نرخ دوم که 3 هزار تومان است و کسانی که سهمیه بنزین را مصرف نمیکنند میتوانند در این نرخ سهمیه خود را بفروشند. به این ترتیب برای خانواری که بنزین مصرف نکنند درآمدزایی خواهد شد.
البته در صورت تکمیل طرح و تعمیم آن به کل ایران، ممکن است که در بازار تعریف شده برای معاملات سهمیه، قیمت به صورت متغیر بین دو نرخ 1500 تومان تا 3 هزار تومان تعیین شود. به این صورت که زمانی که عرضه بیشتر است، قیمتها کمتر از 3 هزار تومان خواهد شد اما فعلاً قیمت ثابت است و همان دو نرخ 1500 تومان و 3 هزار تومان است.
بازار معاملات اعتبار بنزینی نیز چنین است که سهمیه بنزین روی کارت بانکی سرپرست خانوار لحاظ خواهد شد. برای خرید اعتبار و سهمیه بنزین، یک اپلیکیشن بسیار ساده که از طرق مختلف قابل دسترسی است - مثل خرید شارژ تلفن همراه- مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اعتبار مورد نیاز روی کارت بانکی مصرف کننده شارژ میشود. این اعتبار روی تمام کارتهای بانکی سرپرست خانوار موجود است و هر کدام از کارتهای سرپرست خانوار اعتبار بنزینی را در اختیار مصرف کننده یا مصرف کنندگان میگذارد.
به عبارت دیگر، تمام کارتهای بانکی سرپرست خانوار امکان اتصال به سامانه شاپرک دارند و مشخص می کند که چقدر اعتبار بنزین دارد. مازاد بر اعتبار موجود با نرخ 3 هزار تومان محاسبه خواهد شد. این شیوه بازتوزیع یارانه، به نفع اقشاری است که مصرف کمتری داشته باشند. البته این مسأله مطرح میشود که حتی با در نظر گرفتن 20 لیتر برای هر نفر تنها 60 هزار تومان از محل فروش سهمیه بنزین به دست هر فرد خواهد رسید و عدد قابل توجهی نخواهد بود، اما باید در نظر داشت که این یارانه بنزین به سایر یارانههای معیشتی اضافه میشود و کمکی است برای اقشاری که به هر دلیلی دسترسی به حداقل مایحتاج زندگی ندارند.
زمینهای برای هدفمند کردن سایر یارانهها
دولت در نظر دارد در صورت موفق بودن طرح بازتوزیع یارانه بنزین، یارانه سایر کالاها را نیز به همین شیوه هدفمند کند. به این ترتیب، این طرح بنزینی اگر موفق باشد، زمینه هدفمند کردن کل یارانهها خواهد بود. در حال حاضر، بحث اصلاح تخصیص ارز 4200 تومانی، یارانه کالاهایی مانند روغن، برنج و گندم مطرح است که یارانه روی این کالاها تخصیص داده میشود اما این یارانه به مصرف کننده نهایی اصابت نمیکند. مشکلات، فساد و رانت در زنجیره توزیع این یارانهها بیش از فواید آن است. در صورت موفقیت طرح بازتوزیع یارانه بنزین، دولت با در نظر گرفتن نیازهای هر فرد به مواد مغذی، اقدام به تخصیص یارانه خوراکی به هر کد ملی خواهد کرد تا در زمان مراجعه هر فرد برای خرید کالاهایی مانند مواد پروتئینی از این اعتبار خرید کند. به این ترتیب یارانه تخصیصی بدون شکلگیری فساد به دست مصرف کننده نهایی میرسد. اکنون سیستم پرداخت الکترونیکی و زیرساختهای توانمندی در این زمینه فراهم است که میتواند گامی در جهت عدالت اجتماعی در زمینه معیشت باشد. به عقیده کارشناسان، مردم هوشمندی کافی را برای استفاده از یارانهها دارند و میدانند که یارانه نقدی را باید در کدام بخش از زندگی خود خرج کنند. تجربه توزیع یارانه 45 هزار تومانی نیز نشان میدهد که در شروع طرح، این منابع صرف خرید مایحتاج زندگی و بهبود کیفی تغذیه خانوار شد.
برای بلندمدت، مردم تصمیم میگیرند
یارانه بنزین در اصل اختلاف قیمت و هزینه فرصتی است میان قیمتهای بینالمللی با آنچه مردم میپردازند. در کشورهای همسایه ایران حداقل قیمت هر لیتر بنزین نیم دلار و میانگین آن تقریباً برابر با 15 هزار تومان است. طراحان بازتوزیع یارانه بنزین میگویند که در آینده ممکن است که سقف قیمت مبادله اعتبار بنزین از 3 هزار تومان نیز عبور کند اما این مردم هستند که تصمیم میگیرند قیمتها در بازار مبادلهای براساس سازوکار عرضه و تقاضا چگونه تعیین شود. البته در حال حاضر، دولت سقف 3 هزار تومان را برای مبادلات اعتبار سهمیهها در نظر گرفته است.
بررسی جزئیات خرید مردم برای پیشبینی نیازها
برنامه طرح آزمایشی بازتوزیع بنزین این است که در همین دوره پایلوت، الگوی مصرف و سرمایهگذاری خانوار مورد مطالعه قرار بگیرد تا از آثار و تبعات طرح بررسی شود. به همین منظور میان دولت و بانک مرکزی تفاهم شده که بانک مرکزی دادههای تراکنش خانوارهای مختلف را به تیم تحلیلگر طرح منتقل کند تا برای تخمین تحولات ناشی از اجرای این طرح چارهاندیشی کنند.
به عبارت دیگر نحوه هزینه کرد یارانه مشخص خواهد شد تا تغییرات الگوی مصرف کلی کالا تعیین شود. برای مثال اگر این یارانه منجر به افزایش مصرف گوشت خواهد شد، دولت باید برای تنظیم بازار گوشت دست به تولید بیشتر یا واردات بزند تا تغییرات قیمت این کالا حداقل شود.
فعلاً طرح آزمایشی در دو جزیره کیش و قشم اجرا میشود. بررسیها روی الگوی مصرف حدود 40 هزار نفر در کیش و 30 هزار نفر در قشم انجام خواهد شد.
سهمیه حمل و نقل عمومی باقی میماند
در طرح جدید بازتوزیع بنزین، سهمیه حمل و نقل عمومی باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر تاکسیها، وانت بارها و هرگونه وسایل حمل و نقلی که اقدام به جابهجایی مسافر و بار کنند، سهمیهای دریافت میکنند که در کارت بانکی صاحب خودرو اعمال خواهد شد.
در همین حال، عمده پرمصرفهای بنزین، اشخاصی هستند که اقدام به مسافربری و حمل بار با خودروی خود میکنند. حدود 400 هزار نفر در دهک یک و دو و حدود یک میلیون نفر دهک سه و چهار جزو گروه بسیار پرمصرف بنزین هستند که با توجه به حضور آنها در دهکهای کم درآمد، از جمله متضررین خواهند بود. طراحان طرح بازتوزیع یارانه بنزین میگویند که برای جلوگیری از ضرر این بخش، لازم است که اطلاعرسانی کافی انجام شود و با عضویت در ساختاری مانند تاکسیهای اینترنتی، این گروه نیز از قابلیت سهمیه بنزین حمل و نقل عمومی استفاده کنند. این سازوکار موجب خواهد شد تا افزایش نرخ تورم رخ ندهد؛ ضمن آنکه در بررسی تجربههای افزایش قیمت بنزین نیز آمده است که تأثیر افزایش قیمت بنزین بر سایر کالاها اندک و کوتاه مدت است. سهم هزینه حمل و نقل در قیمت نهایی زیر 10 درصد است و اثر تورمی بلندمدت ندارد. اگرچه انتظار ذهنی افراد جامعه متفاوت است.
در نهایت، این طرح بعد از جمعبندی نهایی در جزیره کیش و جزیره قشم به صورت آزمایشی اجرا و نتایج بررسی خواهد شد. بعد از رفع مشکلات احتمالی، طرح ملی خواهد شد. یارانه بنزین به جای کارت سوخت به کد ملی تخصیص مییابد و به ازای تولد هر نوزاد این اعتبار بنزینی به حساب سرپرست خانوار واریز میشود. نیمی از جمعیت کشور که خودرو ندارند و اغلب روستانشین هستند با فروش این اعتبار، از یارانه بیشتری برخوردار میشوند. طرح مربوط به خودروهای شخصی است و خودروهای عمومی مانند تاکسیها همچنان سهمیه سوخت دریافت خواهند کرد. در صورت موفقیت طرح، بازتوزیع یارانه سایر کالاها نیز انجام خواهد شد.
نویسنده کتاب خاطرات خانم حیدر پور در گفت و گو با «ایران» از دلاوری های این بانوی گیلانغربی می گوید
روایتی شورانگیز از حماسه «فرنگیس»
شکوفه جواهری
خبرنگار
خاطرات زنان در دفاع مقدس مثال بارزی از زندگی در جنگ است و حالا که سالیان سال از آن دوران درخشان میگذرد، آنچه بیش از پیش برای مخاطبان خواندنی میشود مسائل غیرنظامی جنگ است. مهناز فتاحی از جمله نویسندگانی است که قلم شیوایش در خاطرهنگاری دفاع مقدس در خدمت روایتهای زنانه قرار گرفته است. این نویسنده زندگی فرنگیس حیدرپور یکی از قهرمانان بزرگ جنگ تحمیلی را روایت کرده که در دنیا بینظیر است. در همین راستا و درباره اهمیت بازگویی خاطرات زنان، مسیر جمعآوری اطلاعات و نوشتن خاطرات با مهناز فتاحی به مناسبت بیستمین چاپ کتاب «فرنگیس» گفتوگو کردیم که در ادامه شرح آن را میخوانید.
بیش از سه دهه از پایان جنگ تحمیلی میگذرد اما خاطرات زنان در جنگ چند سالی است که جایگاه خود را در خاطرهنگاری پیدا کرده است. اهمیت نگارش خاطرات زنان را در چه میدانید؟
پس از جنگ که آرامش بر جامعه حکمفرما شد همه به این نتیجه رسیدیم که خاطرات جنگ و رویدادهای رخ داده در آن زمان باید ثبت شود. این کار از خاطرات مردان آغاز شد و در واقع تصور هم این بود که فقط رزمندهها نقش پررنگی در دفاع مقدس داشتهاند.
در حالی که در زمان جنگ، مردان فقط بخشی از دفاع مقدس بودند و زنان هم در قالب فعالیتهای داوطلبانه مثل امدادگری یا در قالب حمایت از همسران و فرزندان و همچنین جمعآوری کمک برای جبهه فعالیت میکردند. همه این فعالیتها در طول سالهای دفاع مقدس انجام میشد اما غیررسمی بود، بعدها که پژوهشهایی در این باره انجام گرفت مشخص شد که زنانی هم بودهاند که اسلحه به دست گرفتهاند، مثل فرنگیس که تبر به دست گرفت.
ضمن اینکه به نظر میرسید خاطرات مردان منجر به شکلگیری ادبیاتی خشک و یکسویه شده است، به همین دلیل بتدریج خاطرات زنان حاضر در جنگ اهمیت پیدا کرد و به نظر من خاطرات زنان از همان ابتدا ورودی مناسب به عرصه خاطرهنویسی داشت؛ آن هم بهدلیل برخورداری از زاویههای پنهان دفاع مقدس. رویدادهای جنگ مباحث لجستیک و نظامی است که بیان چندباره آنها به تکراری شدن خاطرات میانجامد؛ اما در مورد زندگی زنان آنقدر ابعاد مختلف و رویدادهای متنوع وجود دارد که بازگو کردن خاطراتشان هیچ موقع به تکرار نمیانجامد. علاوه بر این موضوع مهم دیگر این است که خاطرات زنان با احساسات پیوند خورده است و نویسندههای خانم هم بهتر میتوانند این احساسات را درک و بیان کنند. حتماً قرار نیست خاطرات زنان را زنان بنویسند اما محدودیتهای راویان طوری است که با نویسندگان زن احساس راحتی بیشتری میکنند.
در خاطرات زنان ما با یک شخصیت دستنیافتنی مواجه نمیشویم، بلکه خصوصیات شخصیتی و رفتاری زنان براحتی برای خوانندگان قابل لمس است. زنان نقاط قوت و ضعف خود را راحتتر بیان میکنند و به همین دلیل زبان آثاری که با استفاده از خاطرات آنها نوشته میشوند صمیمیتر است.
در این چند سال کتابهای زیادی با محوریت خاطرات زنان نوشته شده اما همه آنها به یک اندازه مشهور نشدهاند. دلیل این امر را چه میدانید؟
همه کتابهایی که براساس خاطرات زنان در دفاع مقدس نوشته میشوند، مشهور نمیشوند و آن هم بهدلیل نکاتی است که باید برای انتخاب موضوع و پروراندن آن در نظر بگیرند. هر کتابی که در عرصه دفاع مقدس نوشته میشود باید مبتنی بر یک موضوع یا ماجرای جدید باشد. موضوعهای جدید اولین دلیل برای جذب مخاطب هستند.
ممکن است برخی تصور کنند که در خاطرهنگاری نباید چندان دنبال سوژههای جذاب باشند اما این تصور به نظر من اشتباه است. از سوی دیگر خاطرهنویس باید نگاهی تازه به خاطرات دفاع مقدس داشته باشد. در غیر این صورت خواننده احساس میکند با کتابی تکراری مواجه است. خاطراتی مخاطب را به خود جذب میکند که دارای جنبههای اعجابانگیز باشد.
من به تجربه برایم اثبات شده که برای ارائه روایتی تازه از خاطرات دفاع مقدس باید زحمت زیادی کشید. برای پیدا کردن سوژههای ناب باید در وهله اول پژوهش کنیم، چراکه بسیاری از افراد شناخته شده نیستند و باید برای پیدا کردن خاطرات دست اول دنبال آدمها بگردیم. صبوری در کار و تلاش برای زیر و رو کردن گذشته راوی نکته مهم دیگری است که برخی به آن توجه ندارند. من این تجربه را دارم که برای برخی مجموعهها شاید با 50 راوی گفتوگو کردم و همه آنها روز اول رویدادهای تکراری را تعریف میکردند. معنای این تکراری بودن این نیست که خاطرات افراد ارزش روایت کردن ندارد، بلکه این هنر خاطرهنگار است که خاطرات تکراری را زیر و رو کرده و با کنجکاوی به نکات جدید دست پیدا کند.
مخاطب اصلی کتب دفاع مقدس چه کسانی هستند؟
ممکن است تصور کنیم مخاطب اصلی خاطرات زنان فقط خانمها هستند اما من مردان بیشتری را دیدم که درباره کتاب «فرنگیس» با من حرف میزنند. به همین دلیل من معتقدم مخاطب آثار دفاع مقدس همه اقشار مردم هستند نه گروهی خاص. اما من در بیشتر کارهایم نسل جوان را مخاطب اصلی خود فرض کردهام و بسیار مهم است که بتوانیم این ناگفتهها را به جوانان منتقل کنیم.
کتابهای خاطرات دفاع مقدس در صورتی مورد توجه همه اقشار جامعه قرار خواهند گرفت که نگاه آنها به مخاطبی خاص نباشد. البته به نظر من نفوذ کتابهای خاطرات زنان در جامعه رو به افزایش است؛ مثلاً من پس از انتشار کتاب «فرنگیس» با افراد جالبی مواجه شدم حتی دلم میخواهد این خاطرات را هم بنویسم. مثلاً یک خانم پزشک متخصص زیبایی که شاید اصلاً کسی تصور نکند که خواننده آثار دفاع مقدس باشد به سختی شماره من را پیدا کرده بود تا درباره کتاب با من صحبت کند. اگر کتاب از سوژه ایدهآل و پرداخت مناسب برخوردار باشد شاید نه در قدم اول اما بتدریج جایگاه خودش را پیدا میکند.به نظر من ناگفتههای دفاع مقدس هیچ موقع کهنه نمیشود و اتفاقاً روزبه روز پررنگتر میشود. هر قدر که خاطرات زنان بیشتر مطرح میشود زنان بیشتری تمایل پیدا میکنند که مسائل گفته نشده را بیان کنند. ماجراهایی در دل زنان است که بکر و شنیده نشده است. بهعنوان مثال خود من سراغ نوعروسهای جنگ رفتهام و میبینم که چقدر این مسأله مورد غفلت واقع شده است. درواقع ابعاد خاطرات زنان بسیار متنوع است و میتوانیم از این ابعاد متنوع بهره زیادی ببریم.
چگونه به فکر نگارش خاطرات خانم فرنگیس حیدرپور افتادید و کار چطور پیش رفت؟
من درباره ایشان چیزهای زیادی شنیده بودم و تعریف رهبری هم برایم جالب بود. مدتها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانوادهام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانهاش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دستهایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی با ابهتتر از تندیسش. مردم درست میگفتند فرنگیس نمیخواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود.
آنقدر طی سالها از او عکس و فیلم گرفته بودند که خسته شده بود. میگفت این همه عکس و فیلم که چه بشود؟ روزگار سختی بود و حالا سختتر. فرنگیس گله داشت از کسانی که فراموشش کرده بودند. فرنگیسی که نامش در کتابها آمده بود و تندیسی بزرگ در شهر برایش ساخته بودند در همان روستای کوچک با هزار مشکل دست به گریبان بود. فرنگیس نمیخواست خاطراتش را بگوید.
میگفت خاطراتش همان چیزهایی است که بارها تعریف کرده است. وقتی گفتم خاطراتش را از اول زندگیاش تا به حال میخواهم خندید و گفت امکانش نیست اما وقتی فهمید که کودکی من هم به شکلی با جنگ و همین سرزمین گره خورده، قبول کرد.
با این وضعیتی که گفتید حتماً جمعآوری خاطرات ایشان و نگارش آن سختیهای زیادی داشته است. کمی از این سختیهای کار نگارش خاطره بگویید.
برای مصاحبه با فرنگیس راهی سخت پیش رو داشتم. بسیاری از روزها سه ساعت با ماشین تا گیلانغرب میرفتم و از آنجا هم ماشین را عوض میکردم تا بیست دقیقه بعد به روستای گورسفید برسم. گاهی بعد از سه ساعت و نیم طی کردن راه، وقتی به خانهاش میرسیدم، میفهمیدم امکان مصاحبه فراهم نیست چون میهمان داشت یا ممکن بود کار دیگری برایش پیش آمده باشد. آن وقت مجبور میشدم این راه را بدون انجام مصاحبه برگردم. فرنگیس دوست نداشت از کودکی یا ازدواجش حرف بزند. اما اصرارها به نتیجه نشست و فرنگیس از زندگیاش کامل با من حرف زد.
یادم میآید روزهایی که اعلام میکردند به علت گرد و غبار هوا مردم باید توی خانه بمانند، من بدون توجه به این هشدارها راه میافتادم و در میان گرد و غبار به دیدار فرنگیس میرفتم. اما تردید به جانم افتاده بود نکند با این همه سختی از ادامه کار باز بمانم تا اینکه در مهرماه سال 1390 سخنان رهبر معظم انقلاب را در مورد ثبت خاطرات این بانوی گیلانغربی شنیدم و دلم گرم و عزمم جزم شد. بسیاری از نویسندگان کشور بعد از صحبتهای ایشان آمادگی خود را برای ثبت خاطرات فرنگیس اعلام کردند اما وقتی از فرنگیس در این مورد سؤال کردم فهمیدم چند نفری سراغش آمدهاند ولی پس از آن رفتهاند و دیگر بازنگشتهاند. تکلیف مشخص شده بود و راه من روشن. مصاحبهها را با فرنگیس انجام دادم و بعد از آن با مردمی که او را میشناختند حرف زدم، با خانوادهاش، همشهریهایش و حاصل سه سال رفت و آمد به روستای گورسفید و آوهزین خاطرات شنیدنی و غمگین از فرنگیس و مردمش بود.مردمی که بیشترشان جانبازند، جانبازهای بیپرونده. مردمی که هنوز با مینها میجنگند. کودکانشان روی مین میروند و هر روز شهیدی دیگر به شهیدان روستا اضافه میشود. قرار بود بعد از مصاحبه با فرنگیس برادرهایش را هم به نوبت ببینم. اما در این سه سال ابتدا رحیم و بعد جبار راهی بهشت شدند. فرنگیس بعد از فوت رحیم و شهادت جبار بشدت بیمار شده بود.
قسمت سختتر کار زمانی بود که فهمیدم در بخش مستندات مدارک چندانی در دست نیست. فقر و جنگ دست به دست هم داده بود تا فرنگیس هیچ تصویری از کودکی و جوانی خود نداشته باشد، حتی برادرهای رزمندهاش نیز فرصت داشتن عکس را نداشتهاند.
فرنگیس میگفت در کودکی آنچه برای مردم محروم ما مهم بود سیر کردن شکم بچهها بود و ما از کمترین امکانات محروم بودیم چه برسد به عکس گرفتن. در زمان جنگ هم آنقدر آواره شدیم و دربه دری کشیدیم که یادگاری برایمان به جا نماند. به هر حال مستندات به سختی جمعآوری شد، حتی وقتی به مسئولان مختلف شهر مراجعه کردم نتوانستند همکاری لازم را داشته باشند. آنچه از مستندات در این کتاب آمده است بیشتر به خاطر حمایتهای مردم محلی است.
بــــــرش
من درباره خانم فرنگیس حیدرپور چیزهای زیادی شنیده بودم و تعریف رهبری هم برایم جالب بود. مدتها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانوادهام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانهاش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دستهایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی با ابهتتر از تندیسش. مردم درست میگفتند فرنگیس نمیخواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود.
خبرنگار
خاطرات زنان در دفاع مقدس مثال بارزی از زندگی در جنگ است و حالا که سالیان سال از آن دوران درخشان میگذرد، آنچه بیش از پیش برای مخاطبان خواندنی میشود مسائل غیرنظامی جنگ است. مهناز فتاحی از جمله نویسندگانی است که قلم شیوایش در خاطرهنگاری دفاع مقدس در خدمت روایتهای زنانه قرار گرفته است. این نویسنده زندگی فرنگیس حیدرپور یکی از قهرمانان بزرگ جنگ تحمیلی را روایت کرده که در دنیا بینظیر است. در همین راستا و درباره اهمیت بازگویی خاطرات زنان، مسیر جمعآوری اطلاعات و نوشتن خاطرات با مهناز فتاحی به مناسبت بیستمین چاپ کتاب «فرنگیس» گفتوگو کردیم که در ادامه شرح آن را میخوانید.
بیش از سه دهه از پایان جنگ تحمیلی میگذرد اما خاطرات زنان در جنگ چند سالی است که جایگاه خود را در خاطرهنگاری پیدا کرده است. اهمیت نگارش خاطرات زنان را در چه میدانید؟
پس از جنگ که آرامش بر جامعه حکمفرما شد همه به این نتیجه رسیدیم که خاطرات جنگ و رویدادهای رخ داده در آن زمان باید ثبت شود. این کار از خاطرات مردان آغاز شد و در واقع تصور هم این بود که فقط رزمندهها نقش پررنگی در دفاع مقدس داشتهاند.
در حالی که در زمان جنگ، مردان فقط بخشی از دفاع مقدس بودند و زنان هم در قالب فعالیتهای داوطلبانه مثل امدادگری یا در قالب حمایت از همسران و فرزندان و همچنین جمعآوری کمک برای جبهه فعالیت میکردند. همه این فعالیتها در طول سالهای دفاع مقدس انجام میشد اما غیررسمی بود، بعدها که پژوهشهایی در این باره انجام گرفت مشخص شد که زنانی هم بودهاند که اسلحه به دست گرفتهاند، مثل فرنگیس که تبر به دست گرفت.
ضمن اینکه به نظر میرسید خاطرات مردان منجر به شکلگیری ادبیاتی خشک و یکسویه شده است، به همین دلیل بتدریج خاطرات زنان حاضر در جنگ اهمیت پیدا کرد و به نظر من خاطرات زنان از همان ابتدا ورودی مناسب به عرصه خاطرهنویسی داشت؛ آن هم بهدلیل برخورداری از زاویههای پنهان دفاع مقدس. رویدادهای جنگ مباحث لجستیک و نظامی است که بیان چندباره آنها به تکراری شدن خاطرات میانجامد؛ اما در مورد زندگی زنان آنقدر ابعاد مختلف و رویدادهای متنوع وجود دارد که بازگو کردن خاطراتشان هیچ موقع به تکرار نمیانجامد. علاوه بر این موضوع مهم دیگر این است که خاطرات زنان با احساسات پیوند خورده است و نویسندههای خانم هم بهتر میتوانند این احساسات را درک و بیان کنند. حتماً قرار نیست خاطرات زنان را زنان بنویسند اما محدودیتهای راویان طوری است که با نویسندگان زن احساس راحتی بیشتری میکنند.
در خاطرات زنان ما با یک شخصیت دستنیافتنی مواجه نمیشویم، بلکه خصوصیات شخصیتی و رفتاری زنان براحتی برای خوانندگان قابل لمس است. زنان نقاط قوت و ضعف خود را راحتتر بیان میکنند و به همین دلیل زبان آثاری که با استفاده از خاطرات آنها نوشته میشوند صمیمیتر است.
در این چند سال کتابهای زیادی با محوریت خاطرات زنان نوشته شده اما همه آنها به یک اندازه مشهور نشدهاند. دلیل این امر را چه میدانید؟
همه کتابهایی که براساس خاطرات زنان در دفاع مقدس نوشته میشوند، مشهور نمیشوند و آن هم بهدلیل نکاتی است که باید برای انتخاب موضوع و پروراندن آن در نظر بگیرند. هر کتابی که در عرصه دفاع مقدس نوشته میشود باید مبتنی بر یک موضوع یا ماجرای جدید باشد. موضوعهای جدید اولین دلیل برای جذب مخاطب هستند.
ممکن است برخی تصور کنند که در خاطرهنگاری نباید چندان دنبال سوژههای جذاب باشند اما این تصور به نظر من اشتباه است. از سوی دیگر خاطرهنویس باید نگاهی تازه به خاطرات دفاع مقدس داشته باشد. در غیر این صورت خواننده احساس میکند با کتابی تکراری مواجه است. خاطراتی مخاطب را به خود جذب میکند که دارای جنبههای اعجابانگیز باشد.
من به تجربه برایم اثبات شده که برای ارائه روایتی تازه از خاطرات دفاع مقدس باید زحمت زیادی کشید. برای پیدا کردن سوژههای ناب باید در وهله اول پژوهش کنیم، چراکه بسیاری از افراد شناخته شده نیستند و باید برای پیدا کردن خاطرات دست اول دنبال آدمها بگردیم. صبوری در کار و تلاش برای زیر و رو کردن گذشته راوی نکته مهم دیگری است که برخی به آن توجه ندارند. من این تجربه را دارم که برای برخی مجموعهها شاید با 50 راوی گفتوگو کردم و همه آنها روز اول رویدادهای تکراری را تعریف میکردند. معنای این تکراری بودن این نیست که خاطرات افراد ارزش روایت کردن ندارد، بلکه این هنر خاطرهنگار است که خاطرات تکراری را زیر و رو کرده و با کنجکاوی به نکات جدید دست پیدا کند.
مخاطب اصلی کتب دفاع مقدس چه کسانی هستند؟
ممکن است تصور کنیم مخاطب اصلی خاطرات زنان فقط خانمها هستند اما من مردان بیشتری را دیدم که درباره کتاب «فرنگیس» با من حرف میزنند. به همین دلیل من معتقدم مخاطب آثار دفاع مقدس همه اقشار مردم هستند نه گروهی خاص. اما من در بیشتر کارهایم نسل جوان را مخاطب اصلی خود فرض کردهام و بسیار مهم است که بتوانیم این ناگفتهها را به جوانان منتقل کنیم.
کتابهای خاطرات دفاع مقدس در صورتی مورد توجه همه اقشار جامعه قرار خواهند گرفت که نگاه آنها به مخاطبی خاص نباشد. البته به نظر من نفوذ کتابهای خاطرات زنان در جامعه رو به افزایش است؛ مثلاً من پس از انتشار کتاب «فرنگیس» با افراد جالبی مواجه شدم حتی دلم میخواهد این خاطرات را هم بنویسم. مثلاً یک خانم پزشک متخصص زیبایی که شاید اصلاً کسی تصور نکند که خواننده آثار دفاع مقدس باشد به سختی شماره من را پیدا کرده بود تا درباره کتاب با من صحبت کند. اگر کتاب از سوژه ایدهآل و پرداخت مناسب برخوردار باشد شاید نه در قدم اول اما بتدریج جایگاه خودش را پیدا میکند.به نظر من ناگفتههای دفاع مقدس هیچ موقع کهنه نمیشود و اتفاقاً روزبه روز پررنگتر میشود. هر قدر که خاطرات زنان بیشتر مطرح میشود زنان بیشتری تمایل پیدا میکنند که مسائل گفته نشده را بیان کنند. ماجراهایی در دل زنان است که بکر و شنیده نشده است. بهعنوان مثال خود من سراغ نوعروسهای جنگ رفتهام و میبینم که چقدر این مسأله مورد غفلت واقع شده است. درواقع ابعاد خاطرات زنان بسیار متنوع است و میتوانیم از این ابعاد متنوع بهره زیادی ببریم.
چگونه به فکر نگارش خاطرات خانم فرنگیس حیدرپور افتادید و کار چطور پیش رفت؟
من درباره ایشان چیزهای زیادی شنیده بودم و تعریف رهبری هم برایم جالب بود. مدتها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانوادهام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانهاش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دستهایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی با ابهتتر از تندیسش. مردم درست میگفتند فرنگیس نمیخواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود.
آنقدر طی سالها از او عکس و فیلم گرفته بودند که خسته شده بود. میگفت این همه عکس و فیلم که چه بشود؟ روزگار سختی بود و حالا سختتر. فرنگیس گله داشت از کسانی که فراموشش کرده بودند. فرنگیسی که نامش در کتابها آمده بود و تندیسی بزرگ در شهر برایش ساخته بودند در همان روستای کوچک با هزار مشکل دست به گریبان بود. فرنگیس نمیخواست خاطراتش را بگوید.
میگفت خاطراتش همان چیزهایی است که بارها تعریف کرده است. وقتی گفتم خاطراتش را از اول زندگیاش تا به حال میخواهم خندید و گفت امکانش نیست اما وقتی فهمید که کودکی من هم به شکلی با جنگ و همین سرزمین گره خورده، قبول کرد.
با این وضعیتی که گفتید حتماً جمعآوری خاطرات ایشان و نگارش آن سختیهای زیادی داشته است. کمی از این سختیهای کار نگارش خاطره بگویید.
برای مصاحبه با فرنگیس راهی سخت پیش رو داشتم. بسیاری از روزها سه ساعت با ماشین تا گیلانغرب میرفتم و از آنجا هم ماشین را عوض میکردم تا بیست دقیقه بعد به روستای گورسفید برسم. گاهی بعد از سه ساعت و نیم طی کردن راه، وقتی به خانهاش میرسیدم، میفهمیدم امکان مصاحبه فراهم نیست چون میهمان داشت یا ممکن بود کار دیگری برایش پیش آمده باشد. آن وقت مجبور میشدم این راه را بدون انجام مصاحبه برگردم. فرنگیس دوست نداشت از کودکی یا ازدواجش حرف بزند. اما اصرارها به نتیجه نشست و فرنگیس از زندگیاش کامل با من حرف زد.
یادم میآید روزهایی که اعلام میکردند به علت گرد و غبار هوا مردم باید توی خانه بمانند، من بدون توجه به این هشدارها راه میافتادم و در میان گرد و غبار به دیدار فرنگیس میرفتم. اما تردید به جانم افتاده بود نکند با این همه سختی از ادامه کار باز بمانم تا اینکه در مهرماه سال 1390 سخنان رهبر معظم انقلاب را در مورد ثبت خاطرات این بانوی گیلانغربی شنیدم و دلم گرم و عزمم جزم شد. بسیاری از نویسندگان کشور بعد از صحبتهای ایشان آمادگی خود را برای ثبت خاطرات فرنگیس اعلام کردند اما وقتی از فرنگیس در این مورد سؤال کردم فهمیدم چند نفری سراغش آمدهاند ولی پس از آن رفتهاند و دیگر بازنگشتهاند. تکلیف مشخص شده بود و راه من روشن. مصاحبهها را با فرنگیس انجام دادم و بعد از آن با مردمی که او را میشناختند حرف زدم، با خانوادهاش، همشهریهایش و حاصل سه سال رفت و آمد به روستای گورسفید و آوهزین خاطرات شنیدنی و غمگین از فرنگیس و مردمش بود.مردمی که بیشترشان جانبازند، جانبازهای بیپرونده. مردمی که هنوز با مینها میجنگند. کودکانشان روی مین میروند و هر روز شهیدی دیگر به شهیدان روستا اضافه میشود. قرار بود بعد از مصاحبه با فرنگیس برادرهایش را هم به نوبت ببینم. اما در این سه سال ابتدا رحیم و بعد جبار راهی بهشت شدند. فرنگیس بعد از فوت رحیم و شهادت جبار بشدت بیمار شده بود.
قسمت سختتر کار زمانی بود که فهمیدم در بخش مستندات مدارک چندانی در دست نیست. فقر و جنگ دست به دست هم داده بود تا فرنگیس هیچ تصویری از کودکی و جوانی خود نداشته باشد، حتی برادرهای رزمندهاش نیز فرصت داشتن عکس را نداشتهاند.
فرنگیس میگفت در کودکی آنچه برای مردم محروم ما مهم بود سیر کردن شکم بچهها بود و ما از کمترین امکانات محروم بودیم چه برسد به عکس گرفتن. در زمان جنگ هم آنقدر آواره شدیم و دربه دری کشیدیم که یادگاری برایمان به جا نماند. به هر حال مستندات به سختی جمعآوری شد، حتی وقتی به مسئولان مختلف شهر مراجعه کردم نتوانستند همکاری لازم را داشته باشند. آنچه از مستندات در این کتاب آمده است بیشتر به خاطر حمایتهای مردم محلی است.
بــــــرش
من درباره خانم فرنگیس حیدرپور چیزهای زیادی شنیده بودم و تعریف رهبری هم برایم جالب بود. مدتها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانوادهام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانهاش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دستهایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی با ابهتتر از تندیسش. مردم درست میگفتند فرنگیس نمیخواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود.
اظهارات وزیر خارجه فرانسه درباره آنچه که وی تهدیدات هستهای ایران میخواند یادآور نقش منفی این کشور درمذاکرات شد
بازگشت پاریس به تنظیمات کارخانه
گروه سیاسی/ یک روز از همکاری خوب ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یاد میکند و یک روز فعالیتهای هستهای ایران را تسلیحاتی میداند. فقط کافی است قرار باشد در اوج رایزنیهای فشرده هستهای تصمیم به فضاسازی علیه ایران گرفته شود، آنجاست که فرانسه به عنوان یکی از شرکای توافق هستهای، آداب و رسوم دیپلماتیک را کنار میگذارد و بازی مشکوک خود را با عباراتی متناقض در یک موضعگیری کوتاه به معرض نمایش میگذارد. «ژان لودریان»، وزیر خارجه فرانسه با تکرار ادعای اینکه وضعیت برنامه هستهای ایران خطرناک شده است، معترف شد که تهران به همکاری با آژانس اتمی ادامه میدهد تا امکان احیای برجام را به خطر نیندازد. او این را هم گفت که «قدرتهای غربی و ایران با وجود پیشرفت در پایان دسامبر هنوز تا احیای توافق فاصله دارند.»
گفتن دو جمله پشت سر هم که اولی بهطور واضح صحت جمله دوم را زیر سؤال میبرد نشان میدهد که فرانسه قصد دارد بار دیگر تصویر نامطلوبی را که از نقشآفرینی منفی این کشور در ذهن جمعی ایرانیان باقی مانده است، تکرار کند. مقامهای این کشور اروپایی که پیشتر ذیل پیوند تنگاتنگ خود با دونالد ترامپ، با تصمیم خروج امریکا از برجام همراهی محسوسی داشتهاند، بار دیگر به اقدامات نخنما برای بحرانی نشان دادن مذاکرات جاری در وین روی آوردهاند تا ضمن نواختن ایران، زیادهخواهیهای امریکا را در مذاکرات جاری موجه نشان دهند. با همه اینها نگاهی به آخرین تحولات وین نشان میدهد که بر خلاف آنچه پاریس ادعا میکند، پیشرفتهای قابل ملاحظهای در رایزنیها صورت گرفته است و تهران تحقق خواسته معقول خود جهت رفع همه تحریمهایی که آن را از تأمین منافع برجامیاش باز داشته است، شرط احیای برجام میداند.
پیگیری این خواسته هم در حالی صورت گرفته که همکاری کشورمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بالاترین سطح جریان پیدا کرده است. چه آنکه پیشتر،
۱۷ گزارش تفصیلی آژانس در طول زمان اجرای برجام و حتی بعد از خروج امریکا از این توافق نشان داد که ایران تام و تمام به همه تعهدات خود ذیل توافقنامه برجام عمل کرده و هیچگونه انحرافی در این زمینه نداشته است. امری که از حسن نیت تهران برای حل موضوع برجام حکایت میکند.
کتمان واقعیت
فرانسه مدعی است که زمان برای رسیدن به تفاهم تنگ است اما این واقعیت را کتمان میکند که کدام طرف ماجرا با خروج یکجانبه از برجام و بازگرداندن همه تحریمهای برجامی و تصویب تحریمهای جدید، کار را به اینجا رسانده است. حالا در شرایطی که هیأت دیپلماتیک ایرانی با ابتکار عمل سررشته مذاکرات وین را در دست گرفته و نشان داده تا چه اندازه خواهان حل و فصل بحران جاری پیرامون برجام است، تروئیکای اروپایی به جای اینکه در سمت درست قرار بگیرند و امریکا را برای رفع همه تحریمهای برجام و پس از برجام در تنگنا قرار دهند، راستای مخاطب موضعگیریهای تهدیدآمیز خود را سمت تهران نشانه گرفتهاند که این امر نشانگر یکسان بودن ماهیت رفتاری این دولتها در قبال ایران طی دورههای مختلف است.
هدف غایی ایران
واقعیت صحنه کنونی مذاکرات وین این است که تهران در مذاکرات جاری با بسته پیشنهادیاش تحریمهایی را که امریکا باید رفع کند و همچنین اقداماتی را که خود در ازای رفع تحریمها در چهارچوب تعهدات برجامیاش اجرا میکند، در یک سازوکار شفاف و عملیاتی لیست کرده و در عین حال با همکاری سازنده و مستمرش با آژانس اجازه نداده هیچ عامل خارجی بر روند رایزنیهای برجامی اثرگذار باشد. حالا این نوبت اروپاییهاست که اگر قادر نیستند امریکا را برای تصمیمگیری درست جهت تأمین خواستههای بحق ایران مجاب کند، دستکم از بازی تکراری «پلیس بد» دست بکشند و اجازه دهند مذاکرات روند تدریجی و غایی خود را طی کند. براساس آنچه منابع آگاه خبری از وین مخابره میکنند، رویکرد ابتکاری و قابل اجرای هیأت ایرانی که بی اما و اگر مورد قبول جمع حاضر در وین قرار گرفته، سبب شده است تنها کمتر از دو ماه گفتوگوها به نقطهای برسد که از همین حال پیشبینیها برای تعیین تکلیف زودهنگام آن قوت بگیرد. کافی است آنطور که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در جدیدترین موضعگیری خود مطرح کرده، امریکا بپذیرد که میبایست براساس تعهدات خود علاوه بر تحریمهای برجامی، همه تحریمهایی که پس از این توافق به تصویب رسانده در فهرست اقدامات خود برای احیا برجام قرار دهد و همچنین طرفین به این نتیجه برسند که تکرار عهدشکنی از سوی امریکا یا هر طرف دیگر با عواقبی خسارتبار روبهرو خواهد شد. این همان هدفی است که مقامهای کشورمان تا تحقق کامل آن مذاکره خواهند کرد؛ چرا که رفع کامل تحریمها هدف اصلی تهران است و برای نیل به آن مطابق تعهدات قبلی و امتیازاتی که ذیل برجام داده است، مذاکره میکند.
گفتن دو جمله پشت سر هم که اولی بهطور واضح صحت جمله دوم را زیر سؤال میبرد نشان میدهد که فرانسه قصد دارد بار دیگر تصویر نامطلوبی را که از نقشآفرینی منفی این کشور در ذهن جمعی ایرانیان باقی مانده است، تکرار کند. مقامهای این کشور اروپایی که پیشتر ذیل پیوند تنگاتنگ خود با دونالد ترامپ، با تصمیم خروج امریکا از برجام همراهی محسوسی داشتهاند، بار دیگر به اقدامات نخنما برای بحرانی نشان دادن مذاکرات جاری در وین روی آوردهاند تا ضمن نواختن ایران، زیادهخواهیهای امریکا را در مذاکرات جاری موجه نشان دهند. با همه اینها نگاهی به آخرین تحولات وین نشان میدهد که بر خلاف آنچه پاریس ادعا میکند، پیشرفتهای قابل ملاحظهای در رایزنیها صورت گرفته است و تهران تحقق خواسته معقول خود جهت رفع همه تحریمهایی که آن را از تأمین منافع برجامیاش باز داشته است، شرط احیای برجام میداند.
پیگیری این خواسته هم در حالی صورت گرفته که همکاری کشورمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بالاترین سطح جریان پیدا کرده است. چه آنکه پیشتر،
۱۷ گزارش تفصیلی آژانس در طول زمان اجرای برجام و حتی بعد از خروج امریکا از این توافق نشان داد که ایران تام و تمام به همه تعهدات خود ذیل توافقنامه برجام عمل کرده و هیچگونه انحرافی در این زمینه نداشته است. امری که از حسن نیت تهران برای حل موضوع برجام حکایت میکند.
کتمان واقعیت
فرانسه مدعی است که زمان برای رسیدن به تفاهم تنگ است اما این واقعیت را کتمان میکند که کدام طرف ماجرا با خروج یکجانبه از برجام و بازگرداندن همه تحریمهای برجامی و تصویب تحریمهای جدید، کار را به اینجا رسانده است. حالا در شرایطی که هیأت دیپلماتیک ایرانی با ابتکار عمل سررشته مذاکرات وین را در دست گرفته و نشان داده تا چه اندازه خواهان حل و فصل بحران جاری پیرامون برجام است، تروئیکای اروپایی به جای اینکه در سمت درست قرار بگیرند و امریکا را برای رفع همه تحریمهای برجام و پس از برجام در تنگنا قرار دهند، راستای مخاطب موضعگیریهای تهدیدآمیز خود را سمت تهران نشانه گرفتهاند که این امر نشانگر یکسان بودن ماهیت رفتاری این دولتها در قبال ایران طی دورههای مختلف است.
هدف غایی ایران
واقعیت صحنه کنونی مذاکرات وین این است که تهران در مذاکرات جاری با بسته پیشنهادیاش تحریمهایی را که امریکا باید رفع کند و همچنین اقداماتی را که خود در ازای رفع تحریمها در چهارچوب تعهدات برجامیاش اجرا میکند، در یک سازوکار شفاف و عملیاتی لیست کرده و در عین حال با همکاری سازنده و مستمرش با آژانس اجازه نداده هیچ عامل خارجی بر روند رایزنیهای برجامی اثرگذار باشد. حالا این نوبت اروپاییهاست که اگر قادر نیستند امریکا را برای تصمیمگیری درست جهت تأمین خواستههای بحق ایران مجاب کند، دستکم از بازی تکراری «پلیس بد» دست بکشند و اجازه دهند مذاکرات روند تدریجی و غایی خود را طی کند. براساس آنچه منابع آگاه خبری از وین مخابره میکنند، رویکرد ابتکاری و قابل اجرای هیأت ایرانی که بی اما و اگر مورد قبول جمع حاضر در وین قرار گرفته، سبب شده است تنها کمتر از دو ماه گفتوگوها به نقطهای برسد که از همین حال پیشبینیها برای تعیین تکلیف زودهنگام آن قوت بگیرد. کافی است آنطور که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در جدیدترین موضعگیری خود مطرح کرده، امریکا بپذیرد که میبایست براساس تعهدات خود علاوه بر تحریمهای برجامی، همه تحریمهایی که پس از این توافق به تصویب رسانده در فهرست اقدامات خود برای احیا برجام قرار دهد و همچنین طرفین به این نتیجه برسند که تکرار عهدشکنی از سوی امریکا یا هر طرف دیگر با عواقبی خسارتبار روبهرو خواهد شد. این همان هدفی است که مقامهای کشورمان تا تحقق کامل آن مذاکره خواهند کرد؛ چرا که رفع کامل تحریمها هدف اصلی تهران است و برای نیل به آن مطابق تعهدات قبلی و امتیازاتی که ذیل برجام داده است، مذاکره میکند.
«ایران»گزارش میدهد
ایران به دنبال صلح برای همسایه شرقی
سرپرست سفارت افغانستان در نشست خبری روز گذشته به توضیحاتی در خصوص اهمیت اقتصادی دیدار مقامات افغانستان با مسئولان ایران، وضعیت پناهجویان و همچنین گفتوگوهای بینالافغانی در ایران پرداخت.
گروه سیاسی/ در روزهای اخیر شایعاتی در خصوص تحویل سفارت افغانستان در تهران به نیروهای طالبان و انتخاب فرد جایگزین در سفر امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه هیأت حاکمه افغانستان به کشورمان در فضای مجازی بهشدت دست به دست شد. این شایعه با عنوان «اولین کشوری که امارت اسلامی طالبان را به رسمیت شناخت» در رسانههای ضد ایرانی پخش شد. این مسأله همزمان با واکنش وزارت امور خارجه کشورمان روبهرو شد. درنهایت دعوت سفارتخانه افغانستان در تهران از خبرنگاران و ورود دوربین به ساختمان خیابان پاکستان به گمانه زنی ها پایان و نشان داد که وضعیت این سفارت هیچ تغییری نداشته است.
سرپرست سفارت افغانستان در این نشست به توضیحاتی در خصوص اهمیت اقتصادی دیدار مقامات افغانستان با مسئولان جمهوری اسلامی ایران، وضعیت پناهجویان و همچنین گفتوگوهای بینالافغانی در ایران پرداخت. بر اساس قوانین بینالمللی عبدالقیوم سلیمانی که تا چند ماه قبل معاون سفیر افغانستان در تهران بوده، پس از خروج سفیر این کشور از ایران بهعنوان سرپرست سفارتخانه مسئولیت پیگیری امور را برعهده گرفته است. وی در خصوص شایعات پیرامون مسئولیت خود در تهران گفت: همزمان با سفر سرپرست وزارت خارجه طالبان به تهران، حاشیهسازیهای زیادی صورت گرفت. یکی از آنها موضوع سفارت افغانستان در تهران بود و جوری القا شد که بعد از ملاقات سرپرست وزارت خارجه طالبان با اسماعیلخان، بنده را بهعنوان سرپرست سفارت انتخاب کردهاند. این درحالی است که من ۱۳ سال است که در وزارت خارجه افغانستان حضور دارم و نیز دو سال میشود بهعنوان معاون سفیر در تهران کار میکنم. آقای لیوال ۴ ماه قبل زمانی که سفیر افغانستان در تهران بودند تصمیم گرفتند وظیفه خود را ادامه ندهند و استعفا کردند. من از آن روزی که آقای لیوال استعفا کرد بر اساس قانون، سرپرست سفارت بودم و در ۲۹ آبانماه، نامهای را دریافت کردم از وزارت خارجه افغانستان به امضای آقای متقی که در آن نامه هم نوشته بودند که شما سرپرست سفارت هستید.
روایت مذاکرات پنج ساعته افغان-افغان
با توجه به اینکه یکی از موضوعات پیگیری شده در سفر اعضای طالبان به ایران، گفتوگوهای مقامهای طالبان با نماینده سایر گروههای افغانستانی بوده است، خبرنگاران از این رخداد مهم پرسش کردند. سرپرست سفارت افغانستان با ذکر این نکته که من نماینده هیچ طرفی نیستم، گفت: روایت من از نشستی که میان بزرگان امارت اسلامی، اسماعیلخان، احمد مسعود و مولوی حسام به نمایندگی از سیاسیون صورت گرفت این است که این مذاکرات به ابتکار و میزبانی جمهوری اسلامی ایران در سفر آقای متقی به تهران صورت گرفت و میانجیگری و برگزاری این نشست را جمهوری اسلامی ایران برعهده داشت که طرفهای افغان بیایند و در ایران با یکدیگر گفتوگو کنند.
وی ادامه داد: از دید من این نشست، نشست خوبی بود بهدلیل آنکه این نشست پنج ساعت طول کشید و در آن درباره مسائل کلیدی صحبت شد و هردو طرف حرفهای خود را رک بیان کردند و امیرخان متقی، اسماعیل خان و احمد مسعود مسائلی را که اهمیت داشت و راههای حل آن را مطرح کردند. این نشست در فضایی آرام، سازنده و خوب برگزار شد و طبیعی است مذاکره بر سر حل مشکلات است و هر دو طرف نظرات خود را دارند.
سلیمانی ادامه داد: اسماعیل خان مطرح کرد که برای حل مشکل افغانستان باید حکومت فراگیر تشکیل شود، وی بحث قانون اساسی، حقوق زنان و مسائل اینچنینی را که باید در چهارچوب عدالت اجتماعی به نتیجه برسد مطرح کرد. وی تصریح کرد: احمد مسعود نیز به همین شیوه مسائل خوبی را مطرح کرد. او گفت که ما طرفدار جنگ نیستیم و ما به دنبال صلح هستیم.
سلیمانی در ادامه گفت: آقای متقی و دوستانشان نیز نظرات خود را مطرح کردند و صحبتها میان طرفین بهصورت خوبی جریان داشت. طبیعتاً این نشست اول بود و برای رسیدن به نقطه نظر مشترک به زمان بیشتری نیاز است و نباید توقع داشته باشیم که در مذاکره تهران نتیجهای به این زودی حاصل شود.
وی افزود: دو طرف در این نشست مطرح کردند که حاضرند برای مشکلات افغانستان تلاش کنند و جمهوری اسلامی ایران نیز از ادامه این مذاکرات حمایت و اعلام کرد که آمادگی میزبانی از این نشستها را بدون در نظر داشتن تعداد افراد شرکتکننده و طیفهای مختلف سیاسی دارد. وی خاطرنشان کرد: سخنان متقی نیز در این نشست مثبت بود. سلیمانی ادامه داد: موضوعی که مهم است این بوده که مردم افغانستان باید بدانند سران آنها برای حل مشکلات آنها در حال تلاش هستند. در اولین شب، اسماعیل خان و احمد مسعود و مولوی حسام و دکتر فیضیزاده حضور داشتند و در شب دوم نیز دکتر شمس، والی سابق بادغیس حضور داشت و آقای احمد مسعود بهدلیل مشکلاتی که داشت در آن حضور نداشت.
احتمال ادامه مذاکرات
سرپرست سفارت افغانستان در تهران گفت: بحثهای بسیار جدی مطرح شد درباره ساختار نظام قانون اساسی و ارزشهایی که منتج به یک نظام مردمسالار و تشکیل حکومت فراگیر میشود. متقی نیز موضعگیری منفی نسبت به این اظهارات نداشت و بر این باور بود که این مذاکرات ابتدایی است و گفت که این موضوعات را در کابل مطرح میکند. وی افزود: در شب دوم نتیجهگیری شد که بعد از یک بررسی مجدد با میانجیگری جمهوری اسلامی ایران در صورتی که این چهارچوب به رسمیت شناخته شود و دوستان علاقهمند باشند این نشستها ادامه پیدا کند.
وی در خصوص اینکه احمد مسعود و اسماعیل خان به نمایندگی چه افرادی در این نشست شرکت کردند، گفت: من فکر میکنم از طرف هیچ حزب سیاسی در این نشست نیامده بودند. اسماعیل خان یکی از رهبران مطرح افغانستان است و در چهل سال گذشته در تحولات افغانستان نقش داشته است. احمد مسعود هم فرزند قهرمان ملی افغانستان است. این صحبتها افغانستانشمول و اقوامشمول بود.
نقش مثبت ایران در مذاکرات
سرپرست سفارت افغانستان در پاسخ به سؤالی در مورد نقش جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات گفت: من چیزی که در مذاکرات دیدم این بود که جمهوری اسلامی تلاش داشت طرفین با هم صحبت کنند. این بدین معنی است که آنها علاقهمند بودند مذاکرات به دورههای بعدی برود و نقش جمهوری اسلامی مثبت است. وی در خصوص اهداف سفر متقی به تهران نیز گفت: یکی از مهمترین اهداف این سفر بررسی مسائل اقتصادی بود که هم از سوی ایران وهم از سوی طالبان اعلام شد. چند کمیسیون اقتصادی مطرح شد که در آن مسائلی مورد بررسی قرار گرفت. از جمله درباره مسائلی مانند ترانزیت و تجارت و راه و مسائل مختلف بحث شد که همه آنها به نفع مردم افغانستان و ایران است.
سلیمانی در خصوص میزبانی ایران از مهاجرین افغانستانی در طول سالیان گذشته نیز گفت: ما باید متشکر جمهوری اسلامی ایران باشیم. مهاجرت یک بحث بسیار کلی است اما وقتی وارد جزئیات آن میشوید مسائل بسیاری است که باید به آنها توجه شود. در جمهوری اسلامی ایران به مرز ۴ میلیون مهاجر رسیدهایم. طبیعتاً مشکلاتی نیز وجود دارد، ولی همین که حدود ۵۰۰ هزار دانشآموز افغانستانی در اینجا و همینطور بیشتر از ۲۰ هزار دانشجوی افغانستانی در اینجا درس میخوانند یا فعالیتهای اقتصادی دارند به این معنی است که جمهوری اسلامی ایران میزبانی خوبی کرده است و باید صادقانه بگویم فضایی نیست که در آن نشود مشکلات را حل کرد. فکر میکنم که در ۴۰ سال گذشته باید هم ممنون مردم ایران باشیم هم دولت و مسئولان که در هر شرایط سختی توانستند با ما همکاری کنند.
سرپرست سفارت افغانستان در این نشست به توضیحاتی در خصوص اهمیت اقتصادی دیدار مقامات افغانستان با مسئولان جمهوری اسلامی ایران، وضعیت پناهجویان و همچنین گفتوگوهای بینالافغانی در ایران پرداخت. بر اساس قوانین بینالمللی عبدالقیوم سلیمانی که تا چند ماه قبل معاون سفیر افغانستان در تهران بوده، پس از خروج سفیر این کشور از ایران بهعنوان سرپرست سفارتخانه مسئولیت پیگیری امور را برعهده گرفته است. وی در خصوص شایعات پیرامون مسئولیت خود در تهران گفت: همزمان با سفر سرپرست وزارت خارجه طالبان به تهران، حاشیهسازیهای زیادی صورت گرفت. یکی از آنها موضوع سفارت افغانستان در تهران بود و جوری القا شد که بعد از ملاقات سرپرست وزارت خارجه طالبان با اسماعیلخان، بنده را بهعنوان سرپرست سفارت انتخاب کردهاند. این درحالی است که من ۱۳ سال است که در وزارت خارجه افغانستان حضور دارم و نیز دو سال میشود بهعنوان معاون سفیر در تهران کار میکنم. آقای لیوال ۴ ماه قبل زمانی که سفیر افغانستان در تهران بودند تصمیم گرفتند وظیفه خود را ادامه ندهند و استعفا کردند. من از آن روزی که آقای لیوال استعفا کرد بر اساس قانون، سرپرست سفارت بودم و در ۲۹ آبانماه، نامهای را دریافت کردم از وزارت خارجه افغانستان به امضای آقای متقی که در آن نامه هم نوشته بودند که شما سرپرست سفارت هستید.
روایت مذاکرات پنج ساعته افغان-افغان
با توجه به اینکه یکی از موضوعات پیگیری شده در سفر اعضای طالبان به ایران، گفتوگوهای مقامهای طالبان با نماینده سایر گروههای افغانستانی بوده است، خبرنگاران از این رخداد مهم پرسش کردند. سرپرست سفارت افغانستان با ذکر این نکته که من نماینده هیچ طرفی نیستم، گفت: روایت من از نشستی که میان بزرگان امارت اسلامی، اسماعیلخان، احمد مسعود و مولوی حسام به نمایندگی از سیاسیون صورت گرفت این است که این مذاکرات به ابتکار و میزبانی جمهوری اسلامی ایران در سفر آقای متقی به تهران صورت گرفت و میانجیگری و برگزاری این نشست را جمهوری اسلامی ایران برعهده داشت که طرفهای افغان بیایند و در ایران با یکدیگر گفتوگو کنند.
وی ادامه داد: از دید من این نشست، نشست خوبی بود بهدلیل آنکه این نشست پنج ساعت طول کشید و در آن درباره مسائل کلیدی صحبت شد و هردو طرف حرفهای خود را رک بیان کردند و امیرخان متقی، اسماعیل خان و احمد مسعود مسائلی را که اهمیت داشت و راههای حل آن را مطرح کردند. این نشست در فضایی آرام، سازنده و خوب برگزار شد و طبیعی است مذاکره بر سر حل مشکلات است و هر دو طرف نظرات خود را دارند.
سلیمانی ادامه داد: اسماعیل خان مطرح کرد که برای حل مشکل افغانستان باید حکومت فراگیر تشکیل شود، وی بحث قانون اساسی، حقوق زنان و مسائل اینچنینی را که باید در چهارچوب عدالت اجتماعی به نتیجه برسد مطرح کرد. وی تصریح کرد: احمد مسعود نیز به همین شیوه مسائل خوبی را مطرح کرد. او گفت که ما طرفدار جنگ نیستیم و ما به دنبال صلح هستیم.
سلیمانی در ادامه گفت: آقای متقی و دوستانشان نیز نظرات خود را مطرح کردند و صحبتها میان طرفین بهصورت خوبی جریان داشت. طبیعتاً این نشست اول بود و برای رسیدن به نقطه نظر مشترک به زمان بیشتری نیاز است و نباید توقع داشته باشیم که در مذاکره تهران نتیجهای به این زودی حاصل شود.
وی افزود: دو طرف در این نشست مطرح کردند که حاضرند برای مشکلات افغانستان تلاش کنند و جمهوری اسلامی ایران نیز از ادامه این مذاکرات حمایت و اعلام کرد که آمادگی میزبانی از این نشستها را بدون در نظر داشتن تعداد افراد شرکتکننده و طیفهای مختلف سیاسی دارد. وی خاطرنشان کرد: سخنان متقی نیز در این نشست مثبت بود. سلیمانی ادامه داد: موضوعی که مهم است این بوده که مردم افغانستان باید بدانند سران آنها برای حل مشکلات آنها در حال تلاش هستند. در اولین شب، اسماعیل خان و احمد مسعود و مولوی حسام و دکتر فیضیزاده حضور داشتند و در شب دوم نیز دکتر شمس، والی سابق بادغیس حضور داشت و آقای احمد مسعود بهدلیل مشکلاتی که داشت در آن حضور نداشت.
احتمال ادامه مذاکرات
سرپرست سفارت افغانستان در تهران گفت: بحثهای بسیار جدی مطرح شد درباره ساختار نظام قانون اساسی و ارزشهایی که منتج به یک نظام مردمسالار و تشکیل حکومت فراگیر میشود. متقی نیز موضعگیری منفی نسبت به این اظهارات نداشت و بر این باور بود که این مذاکرات ابتدایی است و گفت که این موضوعات را در کابل مطرح میکند. وی افزود: در شب دوم نتیجهگیری شد که بعد از یک بررسی مجدد با میانجیگری جمهوری اسلامی ایران در صورتی که این چهارچوب به رسمیت شناخته شود و دوستان علاقهمند باشند این نشستها ادامه پیدا کند.
وی در خصوص اینکه احمد مسعود و اسماعیل خان به نمایندگی چه افرادی در این نشست شرکت کردند، گفت: من فکر میکنم از طرف هیچ حزب سیاسی در این نشست نیامده بودند. اسماعیل خان یکی از رهبران مطرح افغانستان است و در چهل سال گذشته در تحولات افغانستان نقش داشته است. احمد مسعود هم فرزند قهرمان ملی افغانستان است. این صحبتها افغانستانشمول و اقوامشمول بود.
نقش مثبت ایران در مذاکرات
سرپرست سفارت افغانستان در پاسخ به سؤالی در مورد نقش جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات گفت: من چیزی که در مذاکرات دیدم این بود که جمهوری اسلامی تلاش داشت طرفین با هم صحبت کنند. این بدین معنی است که آنها علاقهمند بودند مذاکرات به دورههای بعدی برود و نقش جمهوری اسلامی مثبت است. وی در خصوص اهداف سفر متقی به تهران نیز گفت: یکی از مهمترین اهداف این سفر بررسی مسائل اقتصادی بود که هم از سوی ایران وهم از سوی طالبان اعلام شد. چند کمیسیون اقتصادی مطرح شد که در آن مسائلی مورد بررسی قرار گرفت. از جمله درباره مسائلی مانند ترانزیت و تجارت و راه و مسائل مختلف بحث شد که همه آنها به نفع مردم افغانستان و ایران است.
سلیمانی در خصوص میزبانی ایران از مهاجرین افغانستانی در طول سالیان گذشته نیز گفت: ما باید متشکر جمهوری اسلامی ایران باشیم. مهاجرت یک بحث بسیار کلی است اما وقتی وارد جزئیات آن میشوید مسائل بسیاری است که باید به آنها توجه شود. در جمهوری اسلامی ایران به مرز ۴ میلیون مهاجر رسیدهایم. طبیعتاً مشکلاتی نیز وجود دارد، ولی همین که حدود ۵۰۰ هزار دانشآموز افغانستانی در اینجا و همینطور بیشتر از ۲۰ هزار دانشجوی افغانستانی در اینجا درس میخوانند یا فعالیتهای اقتصادی دارند به این معنی است که جمهوری اسلامی ایران میزبانی خوبی کرده است و باید صادقانه بگویم فضایی نیست که در آن نشود مشکلات را حل کرد. فکر میکنم که در ۴۰ سال گذشته باید هم ممنون مردم ایران باشیم هم دولت و مسئولان که در هر شرایط سختی توانستند با ما همکاری کنند.
کارشناسان در گفت و گو با «ایران» از اهمیت استفاده از اتوگاز به عنوان سوخت جایگزین می گویند
صادرات سوخت چشم به راه LPG
عطیه لباف
خبرنگار
جای خالی گاز مایع الپیجی در سبد سوخت خودروها و تکلیف قانون بودجه ۱۴۰۰ به توسعه اتوگاز مدتی است که از دولت مطالبه میشود و گمانههایی در مورد وجود مافیا در این عرضه مطرح میشود. کارشناسان نسبت به تأخیر در بهکارگیری گاز مایع الپیجی در سوخت ناوگان حمل و نقل به ویژه حمل و نقل عمومی انتقاد میکنند و معتقدند که باید برای این سوخت نیز سهمی در سبد انرژی مصرفی حمل و نقل کشور دیده شود. صاحبنظران این حوزه میگویند که دولت سیزدهم باید تعلل گذشته را جبران و در حد امکان این سوخت را وارد سبد سوخت مصرفی سیستم حمل و نقل کشور کند تا هم از مصرف بنزین کاسته و آلایندههای زیست محیطی کمتر شود و هم شاهد استفاده غیرقانونی این سوخت در خودروها نباشیم.
پاسخ مدیران مربوطه در مجموعه صنعت نفت به این مسأله چنین است: مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی میگوید که «به محض ابلاغ دستور از هیأت دولت روند اجرایی این طرح شروع خواهد شد» و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز بیان میکند:«این مجموعه آمادگی دارد که مطابق قانون، گاز مایع الپیجی را در نواحی محدود بهعنوان سوخت جایگزین توسعه دهد. از جمله در اطراف پالایشگاههایی که گاز مایع تولید میکنند بهصورت محدود برای خودروهای عمومی و درونشهری.»
اما چرا این قانون اجرایی نمیشود؟ دلایل متعددی برای آن عنوان میشود که ریشه در گذشته دارد و حالا منابع آگاه به «ایران» میگویند که مسئولان مربوطه در حال بررسی شرایط و تصمیمگیری نهایی در مورد سوخت جایگزین هستند.
خطر افزایش 7 میلیون لیتری مصرف بنزین
طی چند سال گذشته مطالعات زیادی در زمینه گاز مایع و از جمله روند بلند مدت عرضه و تقاضای جهانی و داخلی آن به انجام رسید و یکی از نتایج این مطالعات این بود که خصوصاً با توجه به روند افزایش عرضه گاز مایع از یک سو و کاهش تقاضای سنتی آن از سوی دیگر و نیز با توجه به محدود شدن تقاضای جهانی و پتانسیل صادراتی آن، لازم است گاز مایع در سبد سوخت حمل و نقل سهم پیدا کند.
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی درخصوص ورود این سوخت به سبد انرژی مصرفی حمل و نقل به «ایران» میگوید: «بررسیهای میدانی نشان میدهد که از چندین سال پیش با محدود شدن مصارف خانگی گاز مایع ناشی از توسعه گازرسانی به شهرها و روستاها، عملاً بیش از 75 درصد سیلندرهای توزیعی گاز مایع در ایستگاههای غیراستاندارد و غیرمجاز به خودرو منتقل میشود و تاکنون چندین سانحه نیز در این اماکن رخ داده است. از آنجا که بازار صادراتی گاز مایع و خصوصاً گاز مایع گرم تولیدی در پالایشگاهها محدود است هم اکنون بالاجبار مقادیر معتنابهی گاز مایع برای سوختن به مشعلها منتقل شده و موجب اتلاف منابع ملی و افزایش آلایندههای زیست محیطی میشود، کما اینکه متأسفانه در گذشته هم به وفور این کار انجام شده است. با توجه به کاهش تقاضای داخلی و محدودیت بازار صادراتی، درآمد دولت از فروش داخلی گاز مایع کاهش یافته و درآمد فروش خارجی نیز جانشین آن نخواهد شد. در صورتی که با ساماندهی تحویل گاز مایع به خودروها (اتوگاز) و حذف هزینههای مربوط به سیلندر پرکنی و توزیع سیلندر و با تعیین قیمت متناسب رقابتی با بنزین برای گاز مایع، درآمد دولت از فروش داخلی گاز مایع میتواند افزایش قابل توجهی پیدا کند.»
او با اشاره به اینکه هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان گاز مایع در سبد سوخت حمل و نقل سهم قابل توجهی دارد و بسیاری از کشورها به دلیل فراوانی گاز مایع که هم منشأ نفتی و هم منشأ گازی دارد، توسعه مصرف آن در خودرو را تشویق میکنند و در این رابطه مشوقهایی را تدوین کرده و به اجرا گذاشتهاند، اذعان میکند: «متأسفانه در دولت گذشته وزیر نفت وقت در مورد وارد شدن گاز مایع به سبد سوخت حمل و نقل مقاومت داشت و به تحلیلهای علمی و مطالعات هم بیتوجه بود. در قانون بودجه سال 1400 مصوب شد که گاز مایع در سبد سوخت حمل و نقل سهم پیدا کند و مقرر شد آییننامه اجرایی مربوطه توسط وزارتین نفت و کشور تهیه شود اما متأسفانه دولت جدید هم هنوز به این قانون عمل و آییننامه را تهیه نکرده است.»
حسنتاش با بیان اینکه برای توزیع گاز مایع جهت خودرو لزوماً نیاز به ایجاد جایگاههای جدید نیست اظهار میکند: «در اغلب پمپ بنزینهای موجود امکان تجهیز شدن به مخزن ذخیره و دیسپنسر توزیع گاز مایع وجود دارد و البته شرکتهای موزع گاز مایع نیز میتوانند در صورت صلاحدید و توجیه اقتصادی در فضاهای در اختیار خود ایستگاههای اختصاصی توزیع گاز مایع را احداث کنند. با این حال شنیده میشود که مسئولان مربوطه در ترکیب جدید وزارت نفت نیز به دلایل نه چندان روشنی در این زمینه مقاومت دارند و نه تنها حاضر به اجرای قانون بودجه 1400 نیستند بلکه میخواهند تصمیماتی بگیرند که گاز مایع برای استفاده در خودرو غیر اقتصادی شود، درحالی که در این صورت اتفاقهای نامطلوبی رخ خواهد داد. بسیاری از شرکتهای توزیع کننده گاز مایع متضرر میشوند و ناگهان حدود 6 تا 7 میلیون لیتر در روز به تقاضای بنزین اضافه خواهد شد و کشور مجدداً نیاز به واردات بنزین پیدا خواهد کرد. چون اتومبیلهای گاز مایع سوز، همه دوگانه سوز هستند و در صورت گران شدن
بی رویه گاز مایع به مصرف بنزین شیفت خواهند کرد و برآوردها نشان میدهد که معادل 6 تا 7 میلیون لیتر بنزین در روز گاز مایع در خودروها مصرف میشود. »
صادرات اولویت است؟
اگرچه حسنتاش عنوان میکند که صادرات گاز مایع الپیجی کاهش داشته است اما آمارها از روند افزایشی صادرات طی ماههای اخیر حکایت دارد و همین مسأله باعث میشود که گمانهزنیهایی درخصوص بیعلاقگی به ورود این سوخت به سبد انرژی مصرفی بخش حمل و نقل مطرح شود؛ حول این محور که شاید دولت ترجیح میدهد الپیجی را صادر کند تا آنکه به شکل اتوگاز مصرف کند.
مصطفی نخعی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس به «ایران» میگوید: «در تبصره یک قانون بودجه سال 1400 این مسأله به صراحت عنوان شده است و بند الحاقی 2 این تبصره، وزارتخانههای نفت و کشور را مکلف به احداث جایگاههای سوخت گاز مایع برای ناوگان حمل و نقل عمومی تا سقف ۲ میلیون تن در سال کرده بود. اما با وجود این قانون، تا این لحظه آییننامه اجرایی صادر نشده است. »
او ادامه میدهد: «آمارهای دقیق از میزان عرضه خارج از شبکه این گاز وجود ندارد و برخی اوقات نیز تعمدی آمار نادرست داده میشود؛ حتی احتمال میرود که مصرف بخش خانگی نیز بیش از تخمینها باشد. اما با این حال، گفته میشود که بخش قابل توجهی از تولید گاز مایع کشور به صورت غیر رسمی در زمینه اتوگاز مصرف میشود. البته الپیجی نیازهای متفرقهای دارد و علاوه بر بخش خانگی، بخش تجاری و اصناف نیز از این سوخت استفاده میکنند. لذا نیازمند ساماندهی دقیق است تا استفاده از این سوخت در هیچ بخشی غیر استاندارد نباشد.»
ماجرای مافیای الپیجی و قاچاق
کارشناسان میگویند که ساماندهی و نظارت در زمینه الپیجی نیازمند تعجیل است. چرا که احتمالاً بخشی از گاز مایع (الپیجی) قاچاق میشود و به همین خاطر میان تولید و مصرف واقعی این سوخت در کشور فاصله است. یعنی بخشی از الپیجی تولیدی به کشورهای همسایه قاچاق میشود، در صورتی که با به رسمیت شناختن این سوخت در ناوگان حمل و نقل و مقابله با قاچاق میتوان آن را به مصارف داخلی اضافه و در عوض بنزین صادر کرد.
رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران در این زمینه به «ایران» میگوید: «این مسأله قاچاق الپیجی قدمت طولانی دارد. در شرق ایران، به ویژه پاکستان و افغانستان و غرب نیز عراق و ترکیه کشورهایی هستند که قاچاق الپیجی به آنها سابقه چندین و چند ساله دارد. این کشورها نیز برای مصارف خود نیازمند گاز هستند و از آنجایی که قاچاق گاز مایع هم به لحاظ ایمنی و هم به لحاظ قیمت به صرفه است، از کشور به طور غیرقانونی خارج میشود.الپیجی میتواند تفاوت دما را تا مثبت و منفی 15 درجه سانتیگراد تحمل کند. پروپان با غلظت بالاست و هم در سبد سوخت خانگی و صنعتی و هم در سبد سوخت حمل و نقل از آن استفاده میشود. اما ساماندهی این مصارف نیازمند قوانین و نظارت است تا در پیک مصرف، کمبودی رخ ندهد.»
او ادامه میدهد: «2 سال قبل مطالعاتی در زمینه استفاده از سی ان جی و الپیجی در اتاق بازرگانی تهران انجام دادیم. این گاز هم از نظر راه اندازی و بهره برداری زیرساختها و هم از نظر هزینه برای مصرفکننده مقرون به صرفه تر از سی ان جی تشخیص داده شد. البته در کنار مزایا معایبی نیز دارد اما برای مصارف خودرویی باز هم نسبت به سی ان جی ارجحیت دارد. برای مثال فضای کمتری را اشغال میکند و ایمنی بالاتری نیز دارد. مسأله دیگر، ارزانتر بودن نسبت به بنزین و پاک بودن این سوخت است. این موضوع نه تنها هزینه را برای صاحبان خودرو کاهش میدهد، بلکه یک ظرفیت قابل توجه برای صادرات بنزین ایجاد خواهد کرد. پیشبینی میشود که حداقل 20 درصد سبد سوخت مصرفی کشور را میتوان از این محل تأمین کرد که به همین میزان ظرفیت صادرات بنزین نیز رقم خواهد خورد. »
پدیدار میگوید: «هزینهای که با استفاده از الپیجی در سبد سوخت حمل و نقل کشور صرفهجویی خواهد شد؛ هزینههای آن را نه تنها پوشش میدهد، بلکه حتی هزینههای انجام شده در زمینه توسعه صنعت سی ان جی را هم جبران خواهد کرد. تنها نیازمند سیاستگذاری درست در دولت برای اجرای قانون است. این رقابت ناسالم بین سی ان جی و الپیجی باید یک جا متوقف شود. همچنین گپ بین تولید و مصرف رسمی ال پی جی در بخشهای مختلفی مصرف میشود؛ از اتوگاز گرفته تا قاچاق. درخصوص الپیجی با همان ماجرایی مواجهیم که در مورد قیر وجود دارد و این بخشها بحرانزده هستند. لذا نیاز است که این بخش با رسمیت دادن به اتوگاز، این بخش را از عرضه خارج از شبکه جدا کند و نظارتها را روی مسأله قاچاق و مصارف غیرمجاز دیگر افزایش دهد.»
با وجود تمام این انتقادات، به نظر میرسد که گاز مایع به زودی به سبد سوخت مصرفی کشور اضافه شود و البته به صورت محدود، در حاشیه پالایشگاههای تولیدکننده و برای حمل و نقل عمومی. باید منتظر ماند و دید که آییننامه اجرایی آن چه زمانی تنظیم و ابلاغ میشود.
خبرنگار
جای خالی گاز مایع الپیجی در سبد سوخت خودروها و تکلیف قانون بودجه ۱۴۰۰ به توسعه اتوگاز مدتی است که از دولت مطالبه میشود و گمانههایی در مورد وجود مافیا در این عرضه مطرح میشود. کارشناسان نسبت به تأخیر در بهکارگیری گاز مایع الپیجی در سوخت ناوگان حمل و نقل به ویژه حمل و نقل عمومی انتقاد میکنند و معتقدند که باید برای این سوخت نیز سهمی در سبد انرژی مصرفی حمل و نقل کشور دیده شود. صاحبنظران این حوزه میگویند که دولت سیزدهم باید تعلل گذشته را جبران و در حد امکان این سوخت را وارد سبد سوخت مصرفی سیستم حمل و نقل کشور کند تا هم از مصرف بنزین کاسته و آلایندههای زیست محیطی کمتر شود و هم شاهد استفاده غیرقانونی این سوخت در خودروها نباشیم.
پاسخ مدیران مربوطه در مجموعه صنعت نفت به این مسأله چنین است: مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی میگوید که «به محض ابلاغ دستور از هیأت دولت روند اجرایی این طرح شروع خواهد شد» و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز بیان میکند:«این مجموعه آمادگی دارد که مطابق قانون، گاز مایع الپیجی را در نواحی محدود بهعنوان سوخت جایگزین توسعه دهد. از جمله در اطراف پالایشگاههایی که گاز مایع تولید میکنند بهصورت محدود برای خودروهای عمومی و درونشهری.»
اما چرا این قانون اجرایی نمیشود؟ دلایل متعددی برای آن عنوان میشود که ریشه در گذشته دارد و حالا منابع آگاه به «ایران» میگویند که مسئولان مربوطه در حال بررسی شرایط و تصمیمگیری نهایی در مورد سوخت جایگزین هستند.
خطر افزایش 7 میلیون لیتری مصرف بنزین
طی چند سال گذشته مطالعات زیادی در زمینه گاز مایع و از جمله روند بلند مدت عرضه و تقاضای جهانی و داخلی آن به انجام رسید و یکی از نتایج این مطالعات این بود که خصوصاً با توجه به روند افزایش عرضه گاز مایع از یک سو و کاهش تقاضای سنتی آن از سوی دیگر و نیز با توجه به محدود شدن تقاضای جهانی و پتانسیل صادراتی آن، لازم است گاز مایع در سبد سوخت حمل و نقل سهم پیدا کند.
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی درخصوص ورود این سوخت به سبد انرژی مصرفی حمل و نقل به «ایران» میگوید: «بررسیهای میدانی نشان میدهد که از چندین سال پیش با محدود شدن مصارف خانگی گاز مایع ناشی از توسعه گازرسانی به شهرها و روستاها، عملاً بیش از 75 درصد سیلندرهای توزیعی گاز مایع در ایستگاههای غیراستاندارد و غیرمجاز به خودرو منتقل میشود و تاکنون چندین سانحه نیز در این اماکن رخ داده است. از آنجا که بازار صادراتی گاز مایع و خصوصاً گاز مایع گرم تولیدی در پالایشگاهها محدود است هم اکنون بالاجبار مقادیر معتنابهی گاز مایع برای سوختن به مشعلها منتقل شده و موجب اتلاف منابع ملی و افزایش آلایندههای زیست محیطی میشود، کما اینکه متأسفانه در گذشته هم به وفور این کار انجام شده است. با توجه به کاهش تقاضای داخلی و محدودیت بازار صادراتی، درآمد دولت از فروش داخلی گاز مایع کاهش یافته و درآمد فروش خارجی نیز جانشین آن نخواهد شد. در صورتی که با ساماندهی تحویل گاز مایع به خودروها (اتوگاز) و حذف هزینههای مربوط به سیلندر پرکنی و توزیع سیلندر و با تعیین قیمت متناسب رقابتی با بنزین برای گاز مایع، درآمد دولت از فروش داخلی گاز مایع میتواند افزایش قابل توجهی پیدا کند.»
او با اشاره به اینکه هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان گاز مایع در سبد سوخت حمل و نقل سهم قابل توجهی دارد و بسیاری از کشورها به دلیل فراوانی گاز مایع که هم منشأ نفتی و هم منشأ گازی دارد، توسعه مصرف آن در خودرو را تشویق میکنند و در این رابطه مشوقهایی را تدوین کرده و به اجرا گذاشتهاند، اذعان میکند: «متأسفانه در دولت گذشته وزیر نفت وقت در مورد وارد شدن گاز مایع به سبد سوخت حمل و نقل مقاومت داشت و به تحلیلهای علمی و مطالعات هم بیتوجه بود. در قانون بودجه سال 1400 مصوب شد که گاز مایع در سبد سوخت حمل و نقل سهم پیدا کند و مقرر شد آییننامه اجرایی مربوطه توسط وزارتین نفت و کشور تهیه شود اما متأسفانه دولت جدید هم هنوز به این قانون عمل و آییننامه را تهیه نکرده است.»
حسنتاش با بیان اینکه برای توزیع گاز مایع جهت خودرو لزوماً نیاز به ایجاد جایگاههای جدید نیست اظهار میکند: «در اغلب پمپ بنزینهای موجود امکان تجهیز شدن به مخزن ذخیره و دیسپنسر توزیع گاز مایع وجود دارد و البته شرکتهای موزع گاز مایع نیز میتوانند در صورت صلاحدید و توجیه اقتصادی در فضاهای در اختیار خود ایستگاههای اختصاصی توزیع گاز مایع را احداث کنند. با این حال شنیده میشود که مسئولان مربوطه در ترکیب جدید وزارت نفت نیز به دلایل نه چندان روشنی در این زمینه مقاومت دارند و نه تنها حاضر به اجرای قانون بودجه 1400 نیستند بلکه میخواهند تصمیماتی بگیرند که گاز مایع برای استفاده در خودرو غیر اقتصادی شود، درحالی که در این صورت اتفاقهای نامطلوبی رخ خواهد داد. بسیاری از شرکتهای توزیع کننده گاز مایع متضرر میشوند و ناگهان حدود 6 تا 7 میلیون لیتر در روز به تقاضای بنزین اضافه خواهد شد و کشور مجدداً نیاز به واردات بنزین پیدا خواهد کرد. چون اتومبیلهای گاز مایع سوز، همه دوگانه سوز هستند و در صورت گران شدن
بی رویه گاز مایع به مصرف بنزین شیفت خواهند کرد و برآوردها نشان میدهد که معادل 6 تا 7 میلیون لیتر بنزین در روز گاز مایع در خودروها مصرف میشود. »
صادرات اولویت است؟
اگرچه حسنتاش عنوان میکند که صادرات گاز مایع الپیجی کاهش داشته است اما آمارها از روند افزایشی صادرات طی ماههای اخیر حکایت دارد و همین مسأله باعث میشود که گمانهزنیهایی درخصوص بیعلاقگی به ورود این سوخت به سبد انرژی مصرفی بخش حمل و نقل مطرح شود؛ حول این محور که شاید دولت ترجیح میدهد الپیجی را صادر کند تا آنکه به شکل اتوگاز مصرف کند.
مصطفی نخعی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس به «ایران» میگوید: «در تبصره یک قانون بودجه سال 1400 این مسأله به صراحت عنوان شده است و بند الحاقی 2 این تبصره، وزارتخانههای نفت و کشور را مکلف به احداث جایگاههای سوخت گاز مایع برای ناوگان حمل و نقل عمومی تا سقف ۲ میلیون تن در سال کرده بود. اما با وجود این قانون، تا این لحظه آییننامه اجرایی صادر نشده است. »
او ادامه میدهد: «آمارهای دقیق از میزان عرضه خارج از شبکه این گاز وجود ندارد و برخی اوقات نیز تعمدی آمار نادرست داده میشود؛ حتی احتمال میرود که مصرف بخش خانگی نیز بیش از تخمینها باشد. اما با این حال، گفته میشود که بخش قابل توجهی از تولید گاز مایع کشور به صورت غیر رسمی در زمینه اتوگاز مصرف میشود. البته الپیجی نیازهای متفرقهای دارد و علاوه بر بخش خانگی، بخش تجاری و اصناف نیز از این سوخت استفاده میکنند. لذا نیازمند ساماندهی دقیق است تا استفاده از این سوخت در هیچ بخشی غیر استاندارد نباشد.»
ماجرای مافیای الپیجی و قاچاق
کارشناسان میگویند که ساماندهی و نظارت در زمینه الپیجی نیازمند تعجیل است. چرا که احتمالاً بخشی از گاز مایع (الپیجی) قاچاق میشود و به همین خاطر میان تولید و مصرف واقعی این سوخت در کشور فاصله است. یعنی بخشی از الپیجی تولیدی به کشورهای همسایه قاچاق میشود، در صورتی که با به رسمیت شناختن این سوخت در ناوگان حمل و نقل و مقابله با قاچاق میتوان آن را به مصارف داخلی اضافه و در عوض بنزین صادر کرد.
رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران در این زمینه به «ایران» میگوید: «این مسأله قاچاق الپیجی قدمت طولانی دارد. در شرق ایران، به ویژه پاکستان و افغانستان و غرب نیز عراق و ترکیه کشورهایی هستند که قاچاق الپیجی به آنها سابقه چندین و چند ساله دارد. این کشورها نیز برای مصارف خود نیازمند گاز هستند و از آنجایی که قاچاق گاز مایع هم به لحاظ ایمنی و هم به لحاظ قیمت به صرفه است، از کشور به طور غیرقانونی خارج میشود.الپیجی میتواند تفاوت دما را تا مثبت و منفی 15 درجه سانتیگراد تحمل کند. پروپان با غلظت بالاست و هم در سبد سوخت خانگی و صنعتی و هم در سبد سوخت حمل و نقل از آن استفاده میشود. اما ساماندهی این مصارف نیازمند قوانین و نظارت است تا در پیک مصرف، کمبودی رخ ندهد.»
او ادامه میدهد: «2 سال قبل مطالعاتی در زمینه استفاده از سی ان جی و الپیجی در اتاق بازرگانی تهران انجام دادیم. این گاز هم از نظر راه اندازی و بهره برداری زیرساختها و هم از نظر هزینه برای مصرفکننده مقرون به صرفه تر از سی ان جی تشخیص داده شد. البته در کنار مزایا معایبی نیز دارد اما برای مصارف خودرویی باز هم نسبت به سی ان جی ارجحیت دارد. برای مثال فضای کمتری را اشغال میکند و ایمنی بالاتری نیز دارد. مسأله دیگر، ارزانتر بودن نسبت به بنزین و پاک بودن این سوخت است. این موضوع نه تنها هزینه را برای صاحبان خودرو کاهش میدهد، بلکه یک ظرفیت قابل توجه برای صادرات بنزین ایجاد خواهد کرد. پیشبینی میشود که حداقل 20 درصد سبد سوخت مصرفی کشور را میتوان از این محل تأمین کرد که به همین میزان ظرفیت صادرات بنزین نیز رقم خواهد خورد. »
پدیدار میگوید: «هزینهای که با استفاده از الپیجی در سبد سوخت حمل و نقل کشور صرفهجویی خواهد شد؛ هزینههای آن را نه تنها پوشش میدهد، بلکه حتی هزینههای انجام شده در زمینه توسعه صنعت سی ان جی را هم جبران خواهد کرد. تنها نیازمند سیاستگذاری درست در دولت برای اجرای قانون است. این رقابت ناسالم بین سی ان جی و الپیجی باید یک جا متوقف شود. همچنین گپ بین تولید و مصرف رسمی ال پی جی در بخشهای مختلفی مصرف میشود؛ از اتوگاز گرفته تا قاچاق. درخصوص الپیجی با همان ماجرایی مواجهیم که در مورد قیر وجود دارد و این بخشها بحرانزده هستند. لذا نیاز است که این بخش با رسمیت دادن به اتوگاز، این بخش را از عرضه خارج از شبکه جدا کند و نظارتها را روی مسأله قاچاق و مصارف غیرمجاز دیگر افزایش دهد.»
با وجود تمام این انتقادات، به نظر میرسد که گاز مایع به زودی به سبد سوخت مصرفی کشور اضافه شود و البته به صورت محدود، در حاشیه پالایشگاههای تولیدکننده و برای حمل و نقل عمومی. باید منتظر ماند و دید که آییننامه اجرایی آن چه زمانی تنظیم و ابلاغ میشود.
در گفتوگویی مطرح شد
تشریح دستاوردهای سفر معاون اقتصادی رئیسجمهور به نیکاراگوئه
دکتر محسن رضایی روز گذشته در گفتوگو با ایرنا با تشریح برنامههای سفر خود به کشور نیکاراگوئه گفت: به دعوت رسمی دولت نیکاراگوئه و به نمایندگی از آیتالله رئیسی در مراسم تحلیف دانیل اورتگا حضور پیدا کردم و ضمن ابلاغ سلامهای گرم رئیسجمهور به آنها، از مقاومت دولت و ملت این کشور قدردانی کردم.
معاون اقتصادی رئیس جمهور با اشاره به دیدارهای خود با برخی سران و مسئولان دیگر کشورها، اظهار داشت: خوشبختانه در حاشیه این مراسم دیدارهای خوبی با رئیسجمهور کوبا و آقای مادورو رئیسجمهور ونزوئلا درباره توسعه همکاریهای اقتصادی فیمابین در زمینههای انرژی، محصولات کشاورزی، استخراج طلا و همکاریهای پزشکی داشتیم و مباحث خوبی در این دیدارها مطرح شد و مورد استقبال آنان قرار گرفت. وی در پاسخ به این سؤال که در این سفر با کدام یک از مقامات نیکاراگوئه هم دیدار داشته و نتایج این دیدارها چه بوده است، افزود: در این سفر جلسات خوبی با مسئولان کشور نیکاراگوئه بویژه دانیل اورتگا و رئیس مجلس ملی این کشور داشتیم و مهمترین مباحث مطرح شده هم در رابطه با توسعه مناسبات و همکاریهای اقتصادی بود. رضایی خاطرنشان کرد: در کشور نیکاراگوئه معادن گرانقیمتی از جمله طلا و استعدادها و منابع فوقالعادهای در زمینه کشاورزی و تولید محصولات غذایی وجود دارد و آنها آمادگی کامل برای گسترش همکاریها داشتند.
معاون اقتصادی رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال که آیا توافقهایی هم در این زمینهها صورت گرفته است؟ گفت: مباحث مقدماتی را انجام دادهایم. هر سه کشور نیکاراگوئه، کوبا و ونزوئلا بر گسترش روابط و همکاریها با ایران تأکید میکردند. بنده گزارش سفر خود را به دکتر رئیسی و اعضای دولت ارائه میکنم و با نظر و تأیید رئیس جمهور، مسئولان مربوطه اقدامات لازم را دنبال خواهند کرد.
وی همچنین با اشاره به اینکه سران کشورهای شرکتکننده در مراسم، از من خواستند تا سلامهای آنان را به محضر رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور کشورمان ابلاغ کنم، گفت: همگی ضمن تبریک موفقیت دکتر رئیسی در انتخابات از ایشان دعوت کردند تا به کشورشان سفر کنند. رضایی ادامه داد: همه آنها از مواضع ایران در مذاکرات وین حمایت کرده و موضوع استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای را حق ایران میدانستند و بر آن تأکید داشتند.
وی افزود: دانیل اورتگا در سخنرانی خود در مراسم تحلیف هم تحریمهای امریکا علیه ایران را محکوم کرد و از صحنههای جالب مراسم تحلیف این بود که زمانی که نام کشورها و مقامات ایران، کوبا، ونزوئلا و چین را قرائت میکردند، جمعیت چند هزار نفری در میدان انقلاب ماناگوآ ابراز احساسات شدیدی میکردند.
معاون اقتصادی رئیس جمهور با اشاره به دیدارهای خود با برخی سران و مسئولان دیگر کشورها، اظهار داشت: خوشبختانه در حاشیه این مراسم دیدارهای خوبی با رئیسجمهور کوبا و آقای مادورو رئیسجمهور ونزوئلا درباره توسعه همکاریهای اقتصادی فیمابین در زمینههای انرژی، محصولات کشاورزی، استخراج طلا و همکاریهای پزشکی داشتیم و مباحث خوبی در این دیدارها مطرح شد و مورد استقبال آنان قرار گرفت. وی در پاسخ به این سؤال که در این سفر با کدام یک از مقامات نیکاراگوئه هم دیدار داشته و نتایج این دیدارها چه بوده است، افزود: در این سفر جلسات خوبی با مسئولان کشور نیکاراگوئه بویژه دانیل اورتگا و رئیس مجلس ملی این کشور داشتیم و مهمترین مباحث مطرح شده هم در رابطه با توسعه مناسبات و همکاریهای اقتصادی بود. رضایی خاطرنشان کرد: در کشور نیکاراگوئه معادن گرانقیمتی از جمله طلا و استعدادها و منابع فوقالعادهای در زمینه کشاورزی و تولید محصولات غذایی وجود دارد و آنها آمادگی کامل برای گسترش همکاریها داشتند.
معاون اقتصادی رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال که آیا توافقهایی هم در این زمینهها صورت گرفته است؟ گفت: مباحث مقدماتی را انجام دادهایم. هر سه کشور نیکاراگوئه، کوبا و ونزوئلا بر گسترش روابط و همکاریها با ایران تأکید میکردند. بنده گزارش سفر خود را به دکتر رئیسی و اعضای دولت ارائه میکنم و با نظر و تأیید رئیس جمهور، مسئولان مربوطه اقدامات لازم را دنبال خواهند کرد.
وی همچنین با اشاره به اینکه سران کشورهای شرکتکننده در مراسم، از من خواستند تا سلامهای آنان را به محضر رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور کشورمان ابلاغ کنم، گفت: همگی ضمن تبریک موفقیت دکتر رئیسی در انتخابات از ایشان دعوت کردند تا به کشورشان سفر کنند. رضایی ادامه داد: همه آنها از مواضع ایران در مذاکرات وین حمایت کرده و موضوع استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای را حق ایران میدانستند و بر آن تأکید داشتند.
وی افزود: دانیل اورتگا در سخنرانی خود در مراسم تحلیف هم تحریمهای امریکا علیه ایران را محکوم کرد و از صحنههای جالب مراسم تحلیف این بود که زمانی که نام کشورها و مقامات ایران، کوبا، ونزوئلا و چین را قرائت میکردند، جمعیت چند هزار نفری در میدان انقلاب ماناگوآ ابراز احساسات شدیدی میکردند.
«ایران» از دلایل افزایش آمار طلاق در میانسالان گزارش می دهد
دوام زندگی زیرضربه دنیای شبکهای
مهسا قوی قلب
خبرنگار
با نگاهی به آمارهای اخیر در حوزه خانواده متوجه افزایش میزان طلاقها میشویم، بهعنوان مثال در استان البرز از هر 10 ازدواج 6 ازدواج به طلاق ختم میشود و نشان دهنده این است که آمار طلاق به طور فزایندهای در حال افزایش است، در دو مقطع یکی در 5 ساله اول زندگی آمارها بالاست که قبلاً هم کم و بیش این گونه بوده اما اتفاق جدیدی که در سالهای اخیر با آن روبهرو شدهایم افزایش میزان طلاق در زوجهایی است که گاه بیش از 20 سال زندگی کردهاند. آمارهای دیگری که شگفتی و تأسف همگان را برانگیخته حاکی از آن است که طی چهار سال اخیر آمار طلاقهای ثبت شده با طول مدت ازدواج 10 تا 29 سال و در سال گذشته نرخ طلاق با طول مدت ازدواج بیش از 29 سال رو به افزایش رفته است. همچنین مطابق با گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، بیشترین آمار این طلاقها در سال گذشته یعنی سال 99 با تعداد 7884 طلاق به ثبت رسیده است، از سوی دیگر همواره طی این سالها، به طور میانگین در چهار سال گذشته، حدود 4درصد از آمار طلاق نیز به زندگیهای مشترکی با طول مدت ازدواج بیش از 29 سال بازمیگردد. حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس با اشاره به اینکه آمارهای طلاق روندی صعودی دارند، به«ایران» میگوید: در سنین پایین با ازدواجهایی ناآگاهانه، یکباره و بدون آمادگی برای ورود به زندگی جدید، بدون تجربه مسئولیتپذیری، آمار طلاق بالا میرود، از سویی دیگر در حال حاضر آمار فزاینده افرادی که طول زندگی مشترک آنها بالاست دیده شده و این امری است که در طول سالهای گذشته کمتر به چشم میخورد. در گذشته زمانی که افراد سن زیادی از زندگی مشترک آنها گذشته بود، به هر ترتیبی با یکدیگر زندگی میکردند. البته بد نیست به این نکته هم اشاره کنم زندگیهایی که دوام داشت، لزوماً به معنای زندگی با کیفیت نبود و طلاقهایی هم که گرفته میشود، بدین معنا نیست که این افراد واقعاً دچار مشکلات شدید و حاد بودهاند. سؤال اینجاست که چه اتفاقی در جامعه افتاده که در دو بازه زمانی 5 سال اول زندگی و همچنین زندگی مشترک با طول 20 سال به بالا شاهد رشد نرخ طلاق هستیم؟ ابراهیمیمقدم در پاسخ به این سؤال، توضیح میدهد: واقعیت امر این است یکی از مواردی که در سالهای اخیر با آن مواجه شدهایم، پذیرش طلاق است. در گذشته بحث طلاق بهعنوان یک تابو مطرح میشد و خیلی امر عجیب و غریب و ناخوشایندی بود اما در حال حاضر میبینیم که جامعه تا حدی این امر را پذیرفته و راحتتر با این پدیده کنار میآید و در کل نگرشهای منفی نسبت به طلاق کاهش پیدا کرده است. هرچند هنوز هم امر چندان خوشایندی نیست اما در عین حال بهعنوان گناه غیرقابل بخشش هم جلوه داده نمیشود. خیلی از مواقع در قدیم خیلی از پدرها و مادرها به قول معروف حتی اگر مشکلات زیادی داشتند، میگفتند که باید سوخت و ساخت زیرا فرهنگ قبول نمیکرد، دیگر این ذهنیت هم تا حدودی از بین رفته است، از اینرو شاهد افزایش آمار طلاق در میانسالها هستیم. این مشاور خانواده با تأکید بر اینکه مسائل اقتصادی در دنیای امروز یکی از عوامل مهم طلاق شمرده می شود، اضافه میکند: مشکلات مالی بسیاری از خانوادهها را دچار اختلافات زیادی میکند، این در حالی است که شاهد بالا رفتن سطح توقعات هم هستیم و این امر میتواند از دلایل مهم افزایش طلاق در سنین پایین و زندگیهای مشترک زیر 5 سال باشد، هر چند در اقشار متوسط و پایینتر مباحث اقتصادی به طور جدی ادامه حیات را برای خانوادهها سخت میکند و طبیعی است که زندگیها رو به سراشیبی و سقوط برود. بحث دیگر عدم توافق اخلاقی و ناسازگاریهای جنسی است که از جمله عوامل طلاق به شمار میرود. عدم علاقه و احتمالاً کراهت طرفین از خانوادههای یکدیگر نیز هنگامی که در زمان قدیم ازدواجها مصلحتی بوده یا اینکه یکی از خانوادهها یا هر دوی آنها از ابتدا بدرستی طرف مقابل را نپذیرفته بودند، میتواند به آرامی به مشکلات تا حدی دامن بزند که در نهایت به طلاق ختم شود، این در حالی است که همین امر دخالتهای خانوادهها در ازدواجهای زیر 5 سال استقلال زوجین را از آنها گرفته و به جای اینکه سبب پایداری زندگی شود، سبب از هم پاشیدگی و جدایی میشود. عدم تمکین، عدم پایبندی به مذهب، نبود توافق در نگرش سیاسی زوجین، سوءظن، اعتیاد، مواردی از قبیل اختلاف سن، نبود آگاهی، تفاوت فرهنگی، بیکاری، نداشتن مسکن یا حتی اختلاف در تعیین محل زندگی همواره از جمله عواملی هستند که در افزایش طلاق در جامعه ما دخیل بودهاند. وی معتقد است که مشاورههای قبل از ازدواج در خصوص کاهش آمار طلاق در زندگیهای زیر 5 سال و بهرهگیری از مشاوره در طول زندگی مشترک حتی افرادی که سالها از طول زندگی مشترک آنها گذشته، قطعاً میتواند مؤثر و کارآمد باشد.
لزوم توجه عمیق به روان و مشکلات فردی
محمد زینالی، جامعهشناس، با بیان اینکه بقا یا زوال روابط اجتماعی بیانگر یکسری شکلهای کلی در هر جامعه است، به ما توضیح میدهد: در هر دوره تاریخی شاهد آرایش متناسب زندگی فردی و گروهی متناظر با شرایط آن دوره هستیم. بهعنوان نمونه در دوره قاجار و پیش از آن ما روابط زناشویی پایدار را شاهد هستیم که با وجود فشارهای طاقتفرسای اقتصاد معیشتی با بنیانهای سنت بقا یافته است. این هستی فردی و جمعی بهصورت یک سلسله مراتب، هستی جمعی ایرانیان را شکل میداد. در 100 سال اخیر با دگرگونی جامعهای که بنیانش را در نظام خانوادگی از دست داده، چندین بار با آرایش جدید و دگرگونی شناختی زندگی شخصی و جمعی مواجه شدهایم. در دورهای سرمایهداری کلاسیک در ایران، خانواده هستهای متناسب با مقتضیات خود را تعریف و شکل بخشیده بود؛ آن دوره متناسب با امکانات ابزارها و شکل خاص خود این خانواده را تأسیس و اسطوره مرد کارگر و زن خانهدار را تعریف کرد. وی در ادامه میافزاید: در آستانه ورود ایران به جامعه شبکهای یعنی جامعهای که ارتباطات گسترده پیدا کرده و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وارد زندگیها شده، شکل جامعه دوباره دگرگون شده و بر همین اساس برای هر فردی در این جامعه «زندگی شبکهای» و «اهمیت فرد» مرجع قرار گرفته است. در 20 سال اخیر ما با انفجار ارتباطات و برجسته شدن زندگی شخصی مواجه شدهایم و به خاطر همین پررنگ شدن ارزش فرد با نوعی تغییر اجتماعی و بخصوص تغییر در روابط زناشویی روبهرو شده است. همین عوامل نیز سبب افزایش میزان جداییها شدهاند، در 5 سال اول زندگی مشترک بهدلیل نبود صبر و تحملی که در گذشته وجود داشت و در افرادی که بیش از 20 سال است تجربه زندگی مشترک دارند و حالا فرزندانشان هم سروسامان گرفتهاند و میخواهند به فردیت خود ارزش دهند، این آمار نمود بیشتری دارد.
به گفته زینالی، اینک شکل جدید زندگی فردی که با فراوانی روابط اجتماعی مواجه شده، زندگی زناشویی و اجتماع زیستی ایرانیان را به چالش کشیده است. به نظر میرسد آن سنخی از هستی فردی که نیازهای جامعه بر او تحمیل شده، ویژگیهای روانشناختی جدیدی از انسان را داشته که از سنخ روابط اجتماعی بخصوص زندگی خانوادگی فرار میکند. فرد شبکهای که از گنجه خانه به درآمده، مهم شده و دیده میشود، در نهایت هم تحمل اقتدار خانواده را ندارد. زناشویی پیش از دوران شبکهای که پرچالش و بیتوجه به هستی فردی بود یا به بیان دیگر توأم با مقاومت و ایثار بود با روان جدید انسان سازگار نیست و البته انسان شبکهای، نیازمند شناخت عمیقتر و برنامهریزی برای سازگاری و تأمین زندگی است. لذا ایران جدید با ارتباطات جدیدی مواجه است که امکانات اقتصادی و سرمایهگذاریهای روانشناختیاش کفاف پیچیدگیها و تشخص انسان عصر شبکه را نمیدهد و نیازمند توجه متمرکز و بالینگری عمیقتری است. امکانات جامعه ما کفاف رفاه انسانهایی را که به خود میپردازند نداشته و لازمه این سنخ از زندگی «توجه عمیق به روان و مشکلات فردی» و «افزایش رفاه و سرمایهگذاری» برای بقای خانواده ایرانی در این گیرودار است. شکل جدید از جامعه، انسان جدیدی را آفریده و این انسان که مهمتر از دیروز است، از سختی و فشار روابط پیشین فرار میکند چون تحمل دو نوع زندگی یا دوگانگی هستی جدیدی که از یک سو خویشتن در آن ارزش است و از سوی دیگر تحمل روابط پیشینی را که خویشتن در آن نادیده گرفته میشد ندارد. در این شکل انسانها نیازمند درک بیشتر، تشخص بیشتر و احترام بیشتر و دیده شدن و تمایز بیشترند. انسان شبکهای در گنجه خانه پنهان نیست و همانقدر که عینیت بیشتری دارد، چالشهای روانشناختی و نیازهای رفاهی بیشتری هم دارد.
چه باید کرد؟
در پاسخ به این سؤال کوتاه، این جامعهشناس اظهار میکند: در حال حاضر وقتی فردیت بسیار باارزش شده و در عین حال هم ارتباطات مجازی گستردهتر شده، نیازهای جدیدی دیده میشود، از طرفی استفاده از لحظه هم با اهمیتتر از قبل شده، باید مفهوم تازهای از زندگی زناشویی بسازیم و طرح جدیدی شکل بگیرد، لازم است که قالب جدیدی از خانواده پیادهسازی شود. امر طلاق بویژه در افرادی که زندگی مشترک بالاتر از 20 سال دارند، باید دغدغه مسئولان شود. برای جلوگیری از افزایش آمار طلاق چه در سالهای اول زندگی و چه در زندگیهای مشترک با طول مدت بالا، باید این بار سبک جدیدی را در پیش گرفت. لازم است که روانشناسان، فیلسوفان، متخصصان علوم تربیتی و دینی با کاوشهای تخصصی و دقیق به این مسأله بیش از پیش فکر کنند و در عین حال هم به پیچیدگیهای روابط و پیچیدگیهای روانی در برنامهریزیها و راهکارهایی که ارائه میدهند، به طور خاص دقت کنند. بیشک از این طریق در سالهای آینده با اجرای برنامههای درست در این حوزه میتوان شاهد کاهش آمار طلاق بود.
خبرنگار
با نگاهی به آمارهای اخیر در حوزه خانواده متوجه افزایش میزان طلاقها میشویم، بهعنوان مثال در استان البرز از هر 10 ازدواج 6 ازدواج به طلاق ختم میشود و نشان دهنده این است که آمار طلاق به طور فزایندهای در حال افزایش است، در دو مقطع یکی در 5 ساله اول زندگی آمارها بالاست که قبلاً هم کم و بیش این گونه بوده اما اتفاق جدیدی که در سالهای اخیر با آن روبهرو شدهایم افزایش میزان طلاق در زوجهایی است که گاه بیش از 20 سال زندگی کردهاند. آمارهای دیگری که شگفتی و تأسف همگان را برانگیخته حاکی از آن است که طی چهار سال اخیر آمار طلاقهای ثبت شده با طول مدت ازدواج 10 تا 29 سال و در سال گذشته نرخ طلاق با طول مدت ازدواج بیش از 29 سال رو به افزایش رفته است. همچنین مطابق با گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، بیشترین آمار این طلاقها در سال گذشته یعنی سال 99 با تعداد 7884 طلاق به ثبت رسیده است، از سوی دیگر همواره طی این سالها، به طور میانگین در چهار سال گذشته، حدود 4درصد از آمار طلاق نیز به زندگیهای مشترکی با طول مدت ازدواج بیش از 29 سال بازمیگردد. حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس با اشاره به اینکه آمارهای طلاق روندی صعودی دارند، به«ایران» میگوید: در سنین پایین با ازدواجهایی ناآگاهانه، یکباره و بدون آمادگی برای ورود به زندگی جدید، بدون تجربه مسئولیتپذیری، آمار طلاق بالا میرود، از سویی دیگر در حال حاضر آمار فزاینده افرادی که طول زندگی مشترک آنها بالاست دیده شده و این امری است که در طول سالهای گذشته کمتر به چشم میخورد. در گذشته زمانی که افراد سن زیادی از زندگی مشترک آنها گذشته بود، به هر ترتیبی با یکدیگر زندگی میکردند. البته بد نیست به این نکته هم اشاره کنم زندگیهایی که دوام داشت، لزوماً به معنای زندگی با کیفیت نبود و طلاقهایی هم که گرفته میشود، بدین معنا نیست که این افراد واقعاً دچار مشکلات شدید و حاد بودهاند. سؤال اینجاست که چه اتفاقی در جامعه افتاده که در دو بازه زمانی 5 سال اول زندگی و همچنین زندگی مشترک با طول 20 سال به بالا شاهد رشد نرخ طلاق هستیم؟ ابراهیمیمقدم در پاسخ به این سؤال، توضیح میدهد: واقعیت امر این است یکی از مواردی که در سالهای اخیر با آن مواجه شدهایم، پذیرش طلاق است. در گذشته بحث طلاق بهعنوان یک تابو مطرح میشد و خیلی امر عجیب و غریب و ناخوشایندی بود اما در حال حاضر میبینیم که جامعه تا حدی این امر را پذیرفته و راحتتر با این پدیده کنار میآید و در کل نگرشهای منفی نسبت به طلاق کاهش پیدا کرده است. هرچند هنوز هم امر چندان خوشایندی نیست اما در عین حال بهعنوان گناه غیرقابل بخشش هم جلوه داده نمیشود. خیلی از مواقع در قدیم خیلی از پدرها و مادرها به قول معروف حتی اگر مشکلات زیادی داشتند، میگفتند که باید سوخت و ساخت زیرا فرهنگ قبول نمیکرد، دیگر این ذهنیت هم تا حدودی از بین رفته است، از اینرو شاهد افزایش آمار طلاق در میانسالها هستیم. این مشاور خانواده با تأکید بر اینکه مسائل اقتصادی در دنیای امروز یکی از عوامل مهم طلاق شمرده می شود، اضافه میکند: مشکلات مالی بسیاری از خانوادهها را دچار اختلافات زیادی میکند، این در حالی است که شاهد بالا رفتن سطح توقعات هم هستیم و این امر میتواند از دلایل مهم افزایش طلاق در سنین پایین و زندگیهای مشترک زیر 5 سال باشد، هر چند در اقشار متوسط و پایینتر مباحث اقتصادی به طور جدی ادامه حیات را برای خانوادهها سخت میکند و طبیعی است که زندگیها رو به سراشیبی و سقوط برود. بحث دیگر عدم توافق اخلاقی و ناسازگاریهای جنسی است که از جمله عوامل طلاق به شمار میرود. عدم علاقه و احتمالاً کراهت طرفین از خانوادههای یکدیگر نیز هنگامی که در زمان قدیم ازدواجها مصلحتی بوده یا اینکه یکی از خانوادهها یا هر دوی آنها از ابتدا بدرستی طرف مقابل را نپذیرفته بودند، میتواند به آرامی به مشکلات تا حدی دامن بزند که در نهایت به طلاق ختم شود، این در حالی است که همین امر دخالتهای خانوادهها در ازدواجهای زیر 5 سال استقلال زوجین را از آنها گرفته و به جای اینکه سبب پایداری زندگی شود، سبب از هم پاشیدگی و جدایی میشود. عدم تمکین، عدم پایبندی به مذهب، نبود توافق در نگرش سیاسی زوجین، سوءظن، اعتیاد، مواردی از قبیل اختلاف سن، نبود آگاهی، تفاوت فرهنگی، بیکاری، نداشتن مسکن یا حتی اختلاف در تعیین محل زندگی همواره از جمله عواملی هستند که در افزایش طلاق در جامعه ما دخیل بودهاند. وی معتقد است که مشاورههای قبل از ازدواج در خصوص کاهش آمار طلاق در زندگیهای زیر 5 سال و بهرهگیری از مشاوره در طول زندگی مشترک حتی افرادی که سالها از طول زندگی مشترک آنها گذشته، قطعاً میتواند مؤثر و کارآمد باشد.
لزوم توجه عمیق به روان و مشکلات فردی
محمد زینالی، جامعهشناس، با بیان اینکه بقا یا زوال روابط اجتماعی بیانگر یکسری شکلهای کلی در هر جامعه است، به ما توضیح میدهد: در هر دوره تاریخی شاهد آرایش متناسب زندگی فردی و گروهی متناظر با شرایط آن دوره هستیم. بهعنوان نمونه در دوره قاجار و پیش از آن ما روابط زناشویی پایدار را شاهد هستیم که با وجود فشارهای طاقتفرسای اقتصاد معیشتی با بنیانهای سنت بقا یافته است. این هستی فردی و جمعی بهصورت یک سلسله مراتب، هستی جمعی ایرانیان را شکل میداد. در 100 سال اخیر با دگرگونی جامعهای که بنیانش را در نظام خانوادگی از دست داده، چندین بار با آرایش جدید و دگرگونی شناختی زندگی شخصی و جمعی مواجه شدهایم. در دورهای سرمایهداری کلاسیک در ایران، خانواده هستهای متناسب با مقتضیات خود را تعریف و شکل بخشیده بود؛ آن دوره متناسب با امکانات ابزارها و شکل خاص خود این خانواده را تأسیس و اسطوره مرد کارگر و زن خانهدار را تعریف کرد. وی در ادامه میافزاید: در آستانه ورود ایران به جامعه شبکهای یعنی جامعهای که ارتباطات گسترده پیدا کرده و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وارد زندگیها شده، شکل جامعه دوباره دگرگون شده و بر همین اساس برای هر فردی در این جامعه «زندگی شبکهای» و «اهمیت فرد» مرجع قرار گرفته است. در 20 سال اخیر ما با انفجار ارتباطات و برجسته شدن زندگی شخصی مواجه شدهایم و به خاطر همین پررنگ شدن ارزش فرد با نوعی تغییر اجتماعی و بخصوص تغییر در روابط زناشویی روبهرو شده است. همین عوامل نیز سبب افزایش میزان جداییها شدهاند، در 5 سال اول زندگی مشترک بهدلیل نبود صبر و تحملی که در گذشته وجود داشت و در افرادی که بیش از 20 سال است تجربه زندگی مشترک دارند و حالا فرزندانشان هم سروسامان گرفتهاند و میخواهند به فردیت خود ارزش دهند، این آمار نمود بیشتری دارد.
به گفته زینالی، اینک شکل جدید زندگی فردی که با فراوانی روابط اجتماعی مواجه شده، زندگی زناشویی و اجتماع زیستی ایرانیان را به چالش کشیده است. به نظر میرسد آن سنخی از هستی فردی که نیازهای جامعه بر او تحمیل شده، ویژگیهای روانشناختی جدیدی از انسان را داشته که از سنخ روابط اجتماعی بخصوص زندگی خانوادگی فرار میکند. فرد شبکهای که از گنجه خانه به درآمده، مهم شده و دیده میشود، در نهایت هم تحمل اقتدار خانواده را ندارد. زناشویی پیش از دوران شبکهای که پرچالش و بیتوجه به هستی فردی بود یا به بیان دیگر توأم با مقاومت و ایثار بود با روان جدید انسان سازگار نیست و البته انسان شبکهای، نیازمند شناخت عمیقتر و برنامهریزی برای سازگاری و تأمین زندگی است. لذا ایران جدید با ارتباطات جدیدی مواجه است که امکانات اقتصادی و سرمایهگذاریهای روانشناختیاش کفاف پیچیدگیها و تشخص انسان عصر شبکه را نمیدهد و نیازمند توجه متمرکز و بالینگری عمیقتری است. امکانات جامعه ما کفاف رفاه انسانهایی را که به خود میپردازند نداشته و لازمه این سنخ از زندگی «توجه عمیق به روان و مشکلات فردی» و «افزایش رفاه و سرمایهگذاری» برای بقای خانواده ایرانی در این گیرودار است. شکل جدید از جامعه، انسان جدیدی را آفریده و این انسان که مهمتر از دیروز است، از سختی و فشار روابط پیشین فرار میکند چون تحمل دو نوع زندگی یا دوگانگی هستی جدیدی که از یک سو خویشتن در آن ارزش است و از سوی دیگر تحمل روابط پیشینی را که خویشتن در آن نادیده گرفته میشد ندارد. در این شکل انسانها نیازمند درک بیشتر، تشخص بیشتر و احترام بیشتر و دیده شدن و تمایز بیشترند. انسان شبکهای در گنجه خانه پنهان نیست و همانقدر که عینیت بیشتری دارد، چالشهای روانشناختی و نیازهای رفاهی بیشتری هم دارد.
چه باید کرد؟
در پاسخ به این سؤال کوتاه، این جامعهشناس اظهار میکند: در حال حاضر وقتی فردیت بسیار باارزش شده و در عین حال هم ارتباطات مجازی گستردهتر شده، نیازهای جدیدی دیده میشود، از طرفی استفاده از لحظه هم با اهمیتتر از قبل شده، باید مفهوم تازهای از زندگی زناشویی بسازیم و طرح جدیدی شکل بگیرد، لازم است که قالب جدیدی از خانواده پیادهسازی شود. امر طلاق بویژه در افرادی که زندگی مشترک بالاتر از 20 سال دارند، باید دغدغه مسئولان شود. برای جلوگیری از افزایش آمار طلاق چه در سالهای اول زندگی و چه در زندگیهای مشترک با طول مدت بالا، باید این بار سبک جدیدی را در پیش گرفت. لازم است که روانشناسان، فیلسوفان، متخصصان علوم تربیتی و دینی با کاوشهای تخصصی و دقیق به این مسأله بیش از پیش فکر کنند و در عین حال هم به پیچیدگیهای روابط و پیچیدگیهای روانی در برنامهریزیها و راهکارهایی که ارائه میدهند، به طور خاص دقت کنند. بیشک از این طریق در سالهای آینده با اجرای برنامههای درست در این حوزه میتوان شاهد کاهش آمار طلاق بود.
پنجاه و دومین مرحله از طرح رعد اجرا شد
سرقت دوربین پلیس برای خرید لباس
گروه حوادث/ ۶۳۴ سارق و مالخر در پنجاه ودومین طرح رعد پلیس پایتخت در حالی بازداشت شدند که آمارها از افزایش سرقتهای خرد در 9 ماه گذشته خبر میدهد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح دیروز در حاشیه پنجاه و دومین مرحله از طرح رعد پلیس سردارحسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت، با اعلام این آمار گفت: امسال ۲ درصد در سرقتهای خرد و ۲.۷ درصد در کشف سرقتها افزایش داشتهایم. از مجموع ۶۳۴ سارق و مالخر دستگیر شده در این طرح ۱۳ درصد آنها موبایلقاپ هستند.همچنین ۳۲ باند شناسایی و بالغ بر هزار و ۸۹۷ فقره سرقت، ۴ قبضه سلاح جنگی و ۵۰ قبضه سلاح سرد و ۶۸ عدد فشنگ هم در این طرح کشف شد. ۲۶ محکوم متواری نیز دستگیر شدند و ارزش اموال سرقت مکشوفه ۱۶ میلیارد تومان تخمین زده میشود.
سرقت با کارت ساختگی
29 سال دارد و 10 سال از عمرش را پای بساط هروئین گذرانده است. 5 بار بازداشت شده و هر بار به یک شیوه و شگرد سرقتهایش را اجرا میکرد. آخرین بار که از زندان آزاد شد، شگردی جدید یاد گرفت و این بار سرقتهایش را با این شیوه اجرا کرد.
جدیدترین شیوه سرقتهایت چه بود؟
قوطیهای پلاستیکی مایع ظرفشویی را میبردیم و از آنها کارتهایی درست میکردم و در خانهها را باز کرده و وارد خانهها میشدم. کارتها را در محل زبانه قفل بین دو لنگه در میکشیدم و درهای ورودی ساختمانها باز میشد. بعد وارد خانهها میشدم و کفشهای جلوی در واحدها و دوچرخههای داخل پارکینگها را به سرقت میبردم. گاهی اوقات هم اگر واحدی درش باز بود وارد میشدم که اگر کسی داخل خانه نبود سرقت میکردم و اگر هم بود با فریاد صاحبخانه فرار میکردم.
چه خانههایی را برای سرقت انتخاب میکردی؟
هر خانهای که با کلید ساختگیام درهایش باز میشد.
این شگرد را از کجا یاد گرفتی؟
در زندان، آنجا هر آموزشی بخواهی میبینی، این مدل سرقت را هم از آنجا یاد گرفتم.
سرقت دوربینهای راهنمایی و رانندگی
اعضای یک باند دوربینهای کنترل سرقت راهنمایی و رانندگی را با پایههای آهنیاش سرقت میکردند. سرقتهایی که رأس ساعت 4 صبح رقم میخورد و بعد از اجرای نقشه، پایههای بریده شده دوربینها و دوربینها داخل وانتهای اجارهای قرار داده میشد و به مبالغی پایین به فروش میرفت. کیوان یکی از سه متهمی است که این سرقتها را انجام میداد.
سرقت را چطور انجام میدادید؟
با کمان اره پایه آهنی را میبریدم و داخل وانت کرایهای میگذاشتیم.
مگر دوربینها کار نمیکردند؟
ما دوربینهایی را انتخاب میکردیم که قطع یا خراب بودند. برای مشخص شدن این موضوع هم با سرعت زیاد از جلوی دوربین رد میشدیم اگر عکس میگرفتند که مشخص بود سالم هستند اما اگر عکس نمیگرفتند، آنها را برای سرقت انتخاب میکردیم.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
برای پول و مادیات. من عاشق پوشیدن لباسهای مارکدار هستم، از آنجایی که توانایی خرید آنها را نداشتم هر چه پول از سرقتها گیرم میآمد خرج لباسهای مارکدار میکردم.
از هر سرقت چقدر گیرت میآمد؟
حدود 300 هزار تومان. گرچه پول زیادی نبود اما به مغازههای دست دوم فروشی میدان گمرک میرفتم و لباسهای مارکدار دست دوم میخریدم.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح دیروز در حاشیه پنجاه و دومین مرحله از طرح رعد پلیس سردارحسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت، با اعلام این آمار گفت: امسال ۲ درصد در سرقتهای خرد و ۲.۷ درصد در کشف سرقتها افزایش داشتهایم. از مجموع ۶۳۴ سارق و مالخر دستگیر شده در این طرح ۱۳ درصد آنها موبایلقاپ هستند.همچنین ۳۲ باند شناسایی و بالغ بر هزار و ۸۹۷ فقره سرقت، ۴ قبضه سلاح جنگی و ۵۰ قبضه سلاح سرد و ۶۸ عدد فشنگ هم در این طرح کشف شد. ۲۶ محکوم متواری نیز دستگیر شدند و ارزش اموال سرقت مکشوفه ۱۶ میلیارد تومان تخمین زده میشود.
سرقت با کارت ساختگی
29 سال دارد و 10 سال از عمرش را پای بساط هروئین گذرانده است. 5 بار بازداشت شده و هر بار به یک شیوه و شگرد سرقتهایش را اجرا میکرد. آخرین بار که از زندان آزاد شد، شگردی جدید یاد گرفت و این بار سرقتهایش را با این شیوه اجرا کرد.
جدیدترین شیوه سرقتهایت چه بود؟
قوطیهای پلاستیکی مایع ظرفشویی را میبردیم و از آنها کارتهایی درست میکردم و در خانهها را باز کرده و وارد خانهها میشدم. کارتها را در محل زبانه قفل بین دو لنگه در میکشیدم و درهای ورودی ساختمانها باز میشد. بعد وارد خانهها میشدم و کفشهای جلوی در واحدها و دوچرخههای داخل پارکینگها را به سرقت میبردم. گاهی اوقات هم اگر واحدی درش باز بود وارد میشدم که اگر کسی داخل خانه نبود سرقت میکردم و اگر هم بود با فریاد صاحبخانه فرار میکردم.
چه خانههایی را برای سرقت انتخاب میکردی؟
هر خانهای که با کلید ساختگیام درهایش باز میشد.
این شگرد را از کجا یاد گرفتی؟
در زندان، آنجا هر آموزشی بخواهی میبینی، این مدل سرقت را هم از آنجا یاد گرفتم.
سرقت دوربینهای راهنمایی و رانندگی
اعضای یک باند دوربینهای کنترل سرقت راهنمایی و رانندگی را با پایههای آهنیاش سرقت میکردند. سرقتهایی که رأس ساعت 4 صبح رقم میخورد و بعد از اجرای نقشه، پایههای بریده شده دوربینها و دوربینها داخل وانتهای اجارهای قرار داده میشد و به مبالغی پایین به فروش میرفت. کیوان یکی از سه متهمی است که این سرقتها را انجام میداد.
سرقت را چطور انجام میدادید؟
با کمان اره پایه آهنی را میبریدم و داخل وانت کرایهای میگذاشتیم.
مگر دوربینها کار نمیکردند؟
ما دوربینهایی را انتخاب میکردیم که قطع یا خراب بودند. برای مشخص شدن این موضوع هم با سرعت زیاد از جلوی دوربین رد میشدیم اگر عکس میگرفتند که مشخص بود سالم هستند اما اگر عکس نمیگرفتند، آنها را برای سرقت انتخاب میکردیم.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
برای پول و مادیات. من عاشق پوشیدن لباسهای مارکدار هستم، از آنجایی که توانایی خرید آنها را نداشتم هر چه پول از سرقتها گیرم میآمد خرج لباسهای مارکدار میکردم.
از هر سرقت چقدر گیرت میآمد؟
حدود 300 هزار تومان. گرچه پول زیادی نبود اما به مغازههای دست دوم فروشی میدان گمرک میرفتم و لباسهای مارکدار دست دوم میخریدم.
هرمزگان؛ دروازه پیشرفت ایران
مهدی دوستی
استاندار هرمزگان
امروز حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی ریاست محترم جمهور، برای چهاردهمین سفر استانی خود وارد بندرعباس پایتخت دریایی ایران خواهند شد، به همین دلیل در این یادداشت نگاهی خواهیم داشت به مشکلات و مزیتهای مختلف استان هرمزگان و نقش آن در طرح جامع توسعه کشور. هرمزگان بهرغم مزیتهای بزرگ اقتصادی از قبیل وسعت سرزمینی، دارا بودن نزدیک به ١٣٨٠ کیلومتر خط نوار ساحلی، قرار گرفتن در شمال تنگه هرمز و محل تلاقی دو دریای خلیج فارس و عمان و وجود ١۴ جزیره استراتژیک مانند ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک، قشم، هرمز و کیش، سهمی ناچیز از تولید ناخالص ملی (تنها ٢درصد) دارد.
تلاش در راستای احیای مزیتهای اقتصادی هرمزگان، افزایش تولید ثروت مبتنی بر نقش بیشتر مردم در فعالیتهای اقتصادی، توجه هرچه بیشتر به مزیتهای موجود مانند اقتصاد دریا پایه، نقش اقتصادی بیبدیل جزایر، تلاش برای تبدیل استان به قطب صنایع پتروپالایش و فولاد کشور، افزایش هرچه بیشتر سهم هرمزگان از تولید و صادرات کشاورزی و آبزیان و همچنین افزایش حجم خدمات گردشگری، از جمله برنامههای مهم استانداری در دوره جدید مدیریت در استان هرمزگان است.در تلاش هستیم که با فعالسازی خوشههای صنعتی کالا و خدمات و تکمیل زنجیرههای ارزش صنعتی، سهم مردم را در اقتصاد استان بالا برده و بتوانیم پیشرفت را با مردم رقم بزنیم.به همین جهت برنامهای با عنوان اکوسیستم پیمان (پیشرفت مردم اساس هرمزگان) مبتنی بر رهنمودهای مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و سایر الزمات رشد اقتصادی کشور و با سرلوحه قرار دادن مسأله مهم عدالت، طراحی شده است.سفر ریاست محترم جمهور میتواند زمان مناسبی برای افزایش توجه به استان هرمزگان و نقش آن در اقتصاد ملی ایران باشد.
هرمزگان به درستی دروازه پیشرفت ایران است. حضور در یک موقعیت استراتژیک جغرافیایی، حضور بنادر اصلی آب عمیق در آن و قرار گرفتن در کریدور جنوب به شمال در راستای افزایش نقش ایران در ترانزیت بینالمللی از مزیتهای نسبی هرمزگان در افزایش رشد اقتصادی کشور است. امیدوارم با توجه به سفر رئیسجمهور و مصوباتی که طی این سفر تصویب خواهد شد، در یک مسیر چندساله شاهد تحرک مجدد اقتصاد منطقه و رشد اقتصادی هرمزگان و در نتیجه افزایش رفاه مردم و کاهش فقر و بیکاری در این منطقه باشیم.
استاندار هرمزگان
امروز حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی ریاست محترم جمهور، برای چهاردهمین سفر استانی خود وارد بندرعباس پایتخت دریایی ایران خواهند شد، به همین دلیل در این یادداشت نگاهی خواهیم داشت به مشکلات و مزیتهای مختلف استان هرمزگان و نقش آن در طرح جامع توسعه کشور. هرمزگان بهرغم مزیتهای بزرگ اقتصادی از قبیل وسعت سرزمینی، دارا بودن نزدیک به ١٣٨٠ کیلومتر خط نوار ساحلی، قرار گرفتن در شمال تنگه هرمز و محل تلاقی دو دریای خلیج فارس و عمان و وجود ١۴ جزیره استراتژیک مانند ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک، قشم، هرمز و کیش، سهمی ناچیز از تولید ناخالص ملی (تنها ٢درصد) دارد.
تلاش در راستای احیای مزیتهای اقتصادی هرمزگان، افزایش تولید ثروت مبتنی بر نقش بیشتر مردم در فعالیتهای اقتصادی، توجه هرچه بیشتر به مزیتهای موجود مانند اقتصاد دریا پایه، نقش اقتصادی بیبدیل جزایر، تلاش برای تبدیل استان به قطب صنایع پتروپالایش و فولاد کشور، افزایش هرچه بیشتر سهم هرمزگان از تولید و صادرات کشاورزی و آبزیان و همچنین افزایش حجم خدمات گردشگری، از جمله برنامههای مهم استانداری در دوره جدید مدیریت در استان هرمزگان است.در تلاش هستیم که با فعالسازی خوشههای صنعتی کالا و خدمات و تکمیل زنجیرههای ارزش صنعتی، سهم مردم را در اقتصاد استان بالا برده و بتوانیم پیشرفت را با مردم رقم بزنیم.به همین جهت برنامهای با عنوان اکوسیستم پیمان (پیشرفت مردم اساس هرمزگان) مبتنی بر رهنمودهای مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و سایر الزمات رشد اقتصادی کشور و با سرلوحه قرار دادن مسأله مهم عدالت، طراحی شده است.سفر ریاست محترم جمهور میتواند زمان مناسبی برای افزایش توجه به استان هرمزگان و نقش آن در اقتصاد ملی ایران باشد.
هرمزگان به درستی دروازه پیشرفت ایران است. حضور در یک موقعیت استراتژیک جغرافیایی، حضور بنادر اصلی آب عمیق در آن و قرار گرفتن در کریدور جنوب به شمال در راستای افزایش نقش ایران در ترانزیت بینالمللی از مزیتهای نسبی هرمزگان در افزایش رشد اقتصادی کشور است. امیدوارم با توجه به سفر رئیسجمهور و مصوباتی که طی این سفر تصویب خواهد شد، در یک مسیر چندساله شاهد تحرک مجدد اقتصاد منطقه و رشد اقتصادی هرمزگان و در نتیجه افزایش رفاه مردم و کاهش فقر و بیکاری در این منطقه باشیم.
نگاهی به مشکلات اساسی تجارت ایران و سوریه
بهرام نظام الملکی
کارشناس حوزه صادرات
متأسفانه سفارتخانههای ما در کشورها در گذشته صرفاً نگاه سیاسی به کشورها داشتند و نظارت دقیقی بر عملکرد سفارتخانههای ما از منظر توسعه روابط اقتصادی با کشورها وجود نداشت که البته دولت سیزدهم با وقوف به این ضعف درصدد برطرف نمودن آن است و بارها بر فعالسازی دیپلماسی اقتصادی تأکید کرده است.دیدار اخیر وزیر راه و شهرسازی با رئیس جمهور روسیه و تأکید بر پیوند بخشهای تجاری دو کشور گواهی بر اراده ایران در فعالسازی دیپلماسی اقتصادی با کشورها از جمله سوریه است.ترکیه با وجود حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و به رغم ممنوعیت ورود کالا از ترکیه از سوی دولت سوریه، بیش از ۱۳ برابر ایران صادرات به سوریه دارد. تا پیش از بحران سوریه روابط تجاری دو کشور ایران و سوریه به بالای نیم میلیارد دلار رسیده بود، اما در سالهای اخیر حجم تجارت دو کشور کاهش داشته است. براساس آمار گمرک در سال ۹۹ میزان صادرات ایران به سوریه ۱۲۲ میلیون دلار بوده که سهم ٣ درصدی از بازار آن کشور را ایران داشته است. کشور ترکیه با ١۶٠٠ میلیون دلار سهم ٣٨/۵ درصدی و چین با ۷۳۴ میلیون دلار سهم ۲۰ درصدی از صادرات به سوریه را به خود اختصاص دادهاند. بعد از آن نیز کشورهای مصر، روسیه، هند و لبنان قرار دارند. ایران نیز رتبه هفتم صادرکنندگان به سوریه را به خود اختصاص داده است.در این یادداشت بهطور فشرده به موانع و مشکلات صادرات به سوریه پرداخته و راه حلها و پیشنهاداتی برای سهولت در صادرات به آن کشور ارائه میشود. اولین مشکل در صادرات به سوریه مسیر ترانزیت نامناسب است که مشکلات زیادی برای تجار دو کشور بخصوص تجار و بازرگانان ایرانی ایجاد نموده است. در تجارت زمینی با سوریه از طریق عراق، به علت نداشتن توافقنامههای لازم با کشور عراق محدودیتهای جدی وجود دارد که لازم است مسئولان وزارت امور خارجه و صمت اقدامات لازم جهت تسهیل در امر حمل و نقل زمینی را در این خصوص با طرف عراقی معمول نمایند. همچنین به دلیل فعال نبودن خطوط کشتیرانی میان ایران و سوریه، تجار ایرانی برای صادرات به سوریه ابتدا باید کالای خود را از طریق مرز زمینی به ترکیه منتقل و از آنجا از طریق بندر مرسین ترکیه نسبت به انتقال کالاهای خود به بندرهای لاذقیه و یا طرطوس اقدام نمایند. این امر نیز هزینههای زیادی را در پی داشته و به کندی انجام میپذیرد. در این خصوص پیشنهاد میشود با استفاده از ظرفیتهای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و بنیاد مستضعفان، خط کشتیرانی مستقیم از بندرعباس به بنادر طرطوس و یا لاذقیه سوریه برقرار شود.دومین مشکل، کم توجهی وزارت امور خارجه در تسهیل حضور تاجران دو کشور در کشورهای یکدیگر است، به طوری که جابهجایی افراد دو کشور به طور معمولی انجام نمیشود و لازم است اقدامات لازم در این خصوص سریعاً از طرف وزارت امور خارجه به عمل آید.
سومین مشکل در صادرات به سوریه مشکل نقل و انتقال پول بین دو کشور است که مشکلات زیادی برای تجار دو کشور ایجاد نموده است که لازم است بانک مرکزی با انعقاد پیمان پولی دوجانبه و یا راهکار مناسب دیگر نسبت به رفع این مشکل اقدام نماید.نبود حمایتهای مالی از تجار و شرکتهای ایرانی علاقهمند به صادرات به سوریه، عدم پوششهای ضمانتی لازم و همچنین نبودن سازماندهی مشخص برای حضور تاجران ایرانی در آن کشور از دیگر مشکلات صادرات به سوریه است. جمهوری اسلامی ایران با وجود ارتباطات گسترده سیاسی و نظامی با کشور سوریه به دلیل حضور و از خودگذشتگیهای رزمندگان ایرانی مدافع حرم به فرماندهی شهید والامقام سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی از جایگاه ویژهای در کشور سوریه برخوردار است و مردم و دولت سوریه مشتاق توسعه روابط اقتصادی و استفاده از کالاهای ایرانی در آن کشور هستند، اما متأسفانه به دلایل ذکر شده، روابط اقتصادی ما با سوریه نه تنها ظرف سالهای اخیر توسعه نیافته بلکه کاهش داشته است.داشتن رایزن بازرگانی در کشورها منجمله سوریه از دیگر مشکلات در صادرات است. ایران در سالهای گذشته تنها دو رایزن بازرگانی در کشور عراق و افغانستان داشته و بعد از سالها پیگیری الان تعداد آنها به ۷ نفر رسیده است، در صورتی که ما حتی به اندازه ۱۵ کشور همسایه هم رایزن بازرگانی در کشورها نداریم و در سوریه و آفریقا که ما اصلاً رایزن بازرگانی نداریم. این در حالی است که کشورهایی مانند کره و ژاپن بیش از ۱۴۰ رایزن بازرگانی در کشورها دارند.
کارشناس حوزه صادرات
متأسفانه سفارتخانههای ما در کشورها در گذشته صرفاً نگاه سیاسی به کشورها داشتند و نظارت دقیقی بر عملکرد سفارتخانههای ما از منظر توسعه روابط اقتصادی با کشورها وجود نداشت که البته دولت سیزدهم با وقوف به این ضعف درصدد برطرف نمودن آن است و بارها بر فعالسازی دیپلماسی اقتصادی تأکید کرده است.دیدار اخیر وزیر راه و شهرسازی با رئیس جمهور روسیه و تأکید بر پیوند بخشهای تجاری دو کشور گواهی بر اراده ایران در فعالسازی دیپلماسی اقتصادی با کشورها از جمله سوریه است.ترکیه با وجود حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و به رغم ممنوعیت ورود کالا از ترکیه از سوی دولت سوریه، بیش از ۱۳ برابر ایران صادرات به سوریه دارد. تا پیش از بحران سوریه روابط تجاری دو کشور ایران و سوریه به بالای نیم میلیارد دلار رسیده بود، اما در سالهای اخیر حجم تجارت دو کشور کاهش داشته است. براساس آمار گمرک در سال ۹۹ میزان صادرات ایران به سوریه ۱۲۲ میلیون دلار بوده که سهم ٣ درصدی از بازار آن کشور را ایران داشته است. کشور ترکیه با ١۶٠٠ میلیون دلار سهم ٣٨/۵ درصدی و چین با ۷۳۴ میلیون دلار سهم ۲۰ درصدی از صادرات به سوریه را به خود اختصاص دادهاند. بعد از آن نیز کشورهای مصر، روسیه، هند و لبنان قرار دارند. ایران نیز رتبه هفتم صادرکنندگان به سوریه را به خود اختصاص داده است.در این یادداشت بهطور فشرده به موانع و مشکلات صادرات به سوریه پرداخته و راه حلها و پیشنهاداتی برای سهولت در صادرات به آن کشور ارائه میشود. اولین مشکل در صادرات به سوریه مسیر ترانزیت نامناسب است که مشکلات زیادی برای تجار دو کشور بخصوص تجار و بازرگانان ایرانی ایجاد نموده است. در تجارت زمینی با سوریه از طریق عراق، به علت نداشتن توافقنامههای لازم با کشور عراق محدودیتهای جدی وجود دارد که لازم است مسئولان وزارت امور خارجه و صمت اقدامات لازم جهت تسهیل در امر حمل و نقل زمینی را در این خصوص با طرف عراقی معمول نمایند. همچنین به دلیل فعال نبودن خطوط کشتیرانی میان ایران و سوریه، تجار ایرانی برای صادرات به سوریه ابتدا باید کالای خود را از طریق مرز زمینی به ترکیه منتقل و از آنجا از طریق بندر مرسین ترکیه نسبت به انتقال کالاهای خود به بندرهای لاذقیه و یا طرطوس اقدام نمایند. این امر نیز هزینههای زیادی را در پی داشته و به کندی انجام میپذیرد. در این خصوص پیشنهاد میشود با استفاده از ظرفیتهای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و بنیاد مستضعفان، خط کشتیرانی مستقیم از بندرعباس به بنادر طرطوس و یا لاذقیه سوریه برقرار شود.دومین مشکل، کم توجهی وزارت امور خارجه در تسهیل حضور تاجران دو کشور در کشورهای یکدیگر است، به طوری که جابهجایی افراد دو کشور به طور معمولی انجام نمیشود و لازم است اقدامات لازم در این خصوص سریعاً از طرف وزارت امور خارجه به عمل آید.
سومین مشکل در صادرات به سوریه مشکل نقل و انتقال پول بین دو کشور است که مشکلات زیادی برای تجار دو کشور ایجاد نموده است که لازم است بانک مرکزی با انعقاد پیمان پولی دوجانبه و یا راهکار مناسب دیگر نسبت به رفع این مشکل اقدام نماید.نبود حمایتهای مالی از تجار و شرکتهای ایرانی علاقهمند به صادرات به سوریه، عدم پوششهای ضمانتی لازم و همچنین نبودن سازماندهی مشخص برای حضور تاجران ایرانی در آن کشور از دیگر مشکلات صادرات به سوریه است. جمهوری اسلامی ایران با وجود ارتباطات گسترده سیاسی و نظامی با کشور سوریه به دلیل حضور و از خودگذشتگیهای رزمندگان ایرانی مدافع حرم به فرماندهی شهید والامقام سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی از جایگاه ویژهای در کشور سوریه برخوردار است و مردم و دولت سوریه مشتاق توسعه روابط اقتصادی و استفاده از کالاهای ایرانی در آن کشور هستند، اما متأسفانه به دلایل ذکر شده، روابط اقتصادی ما با سوریه نه تنها ظرف سالهای اخیر توسعه نیافته بلکه کاهش داشته است.داشتن رایزن بازرگانی در کشورها منجمله سوریه از دیگر مشکلات در صادرات است. ایران در سالهای گذشته تنها دو رایزن بازرگانی در کشور عراق و افغانستان داشته و بعد از سالها پیگیری الان تعداد آنها به ۷ نفر رسیده است، در صورتی که ما حتی به اندازه ۱۵ کشور همسایه هم رایزن بازرگانی در کشورها نداریم و در سوریه و آفریقا که ما اصلاً رایزن بازرگانی نداریم. این در حالی است که کشورهایی مانند کره و ژاپن بیش از ۱۴۰ رایزن بازرگانی در کشورها دارند.
بررسی ابعاد و اهداف طرح B امریکا برای مقابله با ایران
ایالات متحده امریکا در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 از برجام خارج شد. پس از مستقر شدن دولت جدید امریکا در تاریخ 1 بهمن 1399، مقامات این کشور از تمایل برای بازگشت به برجام سخن گفتند، اما همچنان بدون اقدام عملی برای این کار، بازگشت را منوط به اجرای تعهدات از سوی ایران نمودند و ایده «بازگشت متقابل» را مطرح کردند.
سرانجام مذاکرات احیای برجام از ژوئن 2021 (خردادماه 1400) آغاز شد، اما همزمان دولت امریکا به همراه متحدانش از یک طرح جایگزین تحت عنوان «طرح B» که درصورت شکست مذاکرات اجرایی خواهد شد، سخن گفتند.
روز 12 آگوست 2021 (21 مرداد 1400)، خبرگزاری «اکسیوس» در مطلبی تحت عنوان «اسرائیل به دنبال هماهنگی طرح B با امریکا در مورد ایران»، خبر از برگزاری جلسه نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با «ویلیام برنز»، رئیس سازمان سیا داد که دستور کار آن، طراحی برنامهای است که در صورت عدم اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران اجرا شود. همچنین این موضوع محور مذاکرات برنز در اسرائیل با «ایزاک هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی، «بنی گانتز»، وزیر دفاع و «دیوید بارنه»، مدیر موساد بوده است.
«بنی گانتز»، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی نیز در مصاحبهای با خبرگزاری «فارن پالیسی» که در روز 14 سپتامبر 2021 (23 شهریور 1400) منتشر شد، لزوم طراحی برنامه پشتیبان در صورت شکست مذاکرات وین را مطرح کرد. وی در این مصاحبه بیان کرد: «در صورت شکست مذاکرات، اسرائیل مایل است که «طرح B» عملیاتی تحت رهبری ایالات متحده را ببیند که شامل فشار اقتصادی گسترده بر ایران میشود.»
همچنین وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در اعترافی بیان کرد که این رژیم توانایی رهبری و هدایت طرح B واقعی را ندارد، زیرا آنها نمیتوانند یک رژیم تحریم اقتصادی بینالمللی ایجاد کنند. وی همچنین گفت که این برنامه باید توسط امریکا هدایت شود.«گانتز» درباره علت لزوم طراحی چنین برنامهای عنوان کرد: «نباید اجازه داد ایران به این نتیجه برسد که تنها کاری که باید انجام دهد این است که قوی و مصمم بماند و غرب عقبنشینی خواهد کرد.»
همچنین مراکز فکری غربی نیز به طراحی و تبیین این طرح پرداختند. برای مثال مؤسسه واشینگتن که یکی از مهمترین مراکز فکری امریکاست، در مقالهای پیشنهاد میکند که دولت امریکا با طراحی و توسعه یک طرح B معتبر، ایران را از پیامدهای رد پیشنهادهای دیپلماتیک و گسترش فعالیتهای هستهای آگاه کند. همچنین توصیه میکند که همزمان یک پیشنهاد دیپلماتیک را نیز روی میز قرار دهد زیرا «درس اصلی از تعاملات دیپلماتیک گذشته این است که ایالات متحده با تکیه بیش از حد بر یک رویکرد یا ابزار سیاستی واحد کمترین موفقیت را داشته است و زمانی که چندین ابزار سیاسی را در کنار یکدیگر به کار گرفته باشد و با شرکای کلیدی در هماهنگی عمل کرده باشد، بیشترین دستاورد را داشته است.»
مقامات امریکایی نیز تاکنون درباره برنامهریزی امریکا برای فشار بر ایران در صورت شکست مذاکرات صحبت کردهاند. در آخرین اظهارنظر، یکی از مقامهای ارشد وزارت خارجه امریکا در یک جلسه پرسش و پاسخ اینترنتی در تاریخ 4 دسامبر 2021 (13 آذرماه 1400)، ایران را تهدید به افزایش فشار در صورت شکست مذاکرات کرد.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته، برنامهای تحت عنوان «طرح B»، به رهبری امریکا در حال آماده شدن است که دارای ابعاد مختلفی است. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف آن میپردازیم.
تهدید به استفاده از گزینه نظامی
یکی از ابعاد «طرح B» ایجاد فضای روانی احتمال حمله نظامی به ایران در صورت شکست مذاکرات است. فرمانده سنتکام روز 25 نوامبر 2021، در اظهاراتی بیان کرد ایران به مرحله ساخت سلاح هستهای «خیلی نزدیک» شده است و اگر مذاکرات هستهای شکست بخورد، نیروهای تحت امر او آماده استفاده از گزینه نظامی در برابر ایران هستند. اما تاکنون نیز بارها گزینه نظامی علیه ایران مطرح شده است که بررسی آنها نشان میدهد این گزینه حتی در اذهان مقامات امریکا نیز عملیاتی نیست.
«ویلیام برنز»، رئیس کنونی سازمان سیا و رئیس تیم مذاکرهکننده امریکا در مذاکرات محرمانه عمان، در کتاب خاطرات خود میگوید اوباما تغییر آرایش نیروهای نظامی امریکا را به یک تئاتر تشبیه کرده و قصد وی از این اقدام، ترساندن و فریب ایران به منظور گرفتن امتیاز در توافق بوده است، نه جنگ.
در بخشهایی از کتاب «خیانت: اقدام نهایی نمایش ترامپ» که از سوی «جاناتان کارل» گزارشگر شبکه خبری «ای بیسی» امریکا به نگارش درآمده، بیان شده است که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور وقت امریکا در اواخر دوران ریاست جمهوری خود در حال بررسی سناریوهای حمله نظامی به ایران بود که «کریستوفر میلر»، سرپرست وقت وزارت دفاع امریکا او را از این کار منصرف کرد. حتی «مایک پمپئو»، وزیر خارجه وقت این کشور نیز که یکی از تندروترین افراد در موضوع ایران است، با این اقدام مخالفت کرده است.
در نتیجه موضوع حمله نظامی با توجه به تواناییهای ایران در حوزه نظامی و بازدارندگی ایجاد شده، غیر محتمل است و صرفاً یک ابزار فشار برای گرفتن امتیاز در میز مذاکرات است.
خرابکاری در مراکز حساس
یکی دیگر از ابعاد «طرح B»، خرابکاری در مراکز حساس ایران، بخصوص مراکز هستهای است. این گزینه از گذشته در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی غرب و رژیم صهیونیستی قرار داشته است و در آینده نیز چنین خواهد بود و اینگونه نیست که در صورت مثبت بودن روند مذاکرات، کاهش پیدا کند. برعکس، هرچه جمهوری اسلامی خود را مشتاق به توافق نشان دهد، این ادراک در طرف غربی ایجاد میشود که دولت ایران به دلیل ترس از عدم حصول توافق، در برابر اقدامات واکنشی نشان نخواهد داد و در نتیجه برای انجام این قبیل اقدامات حریصتر خواهد شد. این اتفاق در آخرین روزهای ریاست جمهوری «ترامپ» رخ داد و مقامات دولت قبل علیرغم خروج امریکا از برجام و ادامهدار بودن خرابکاریها، به امید بازگشت امریکا به برجام پس از روی کار آمدن بایدن، اقدام جدی نکردند و این موضوع باعث شد حملات علیه برنامه هستهای ایران تشدید شود.
تاکنون بخش عملیاتی این کار، برعهده رژیم صهیونیستی بوده است و به نظر میرسد در آینده نیز همین گونه باشد. البته این اقدامات با سایر بازیگران غربی، بخصوص امریکا هماهنگ میشود.
توسعه تحریمها
مهمترین ابزار امریکا برای اعمال فشار بر ایران، توسعه تحریمهاست. در نتیجه محور اصلی «طرح B» نیز فشار اقتصادی بر ایران خواهد بود. امریکا با توجه به کاهش اثرگذاری تحریمها، در حال بازطراحی و بازپخت نظام تحریمی خود است. در همین راستا، از تیرماه 98، کارگروهی در اندیشکدههای مهم امریکایی برای «بازپخت تحریمها» و بازمهندسی شیوه اعمال تحریم تشکیل شده است.
نکته حائز اهمیت این است که در این کارگروه، کارشناسان از دو حزب «دموکرات» و «جمهوریخواه» و برخی مدیران ارشد دولت امریکا حضور دارند. همچنین وزارت خزانهداری امریکا در تاریخ هجدهم اکتبر ۲۰۲۱ (۲۶ مهر ۱۴۰۰) نتایج بازبینی جامع خود از تحریمهای مالی و اقتصادی این کشور را در قالب یک سند هفتصفحهای منتشر کرد.
بررسی روند اعمال تحریم در دورههای مختلف اثبات میکند که اصلیترین متغیر در سیاست تحریمی امریکا وضعیت سلاح تحریم است نه وضعیت مذاکرات. هرگاه سلاح تحریم آماده استفاده بوده، به صورت حداکثری مورد استفاده قرار گرفته است. لذا در حال حاضر بایدن منتظر آماده به کار شدن سلاح تحریم است تا بتواند سیاست فشار هوشمند خود علیه ایران را اجرایی کند.
نتیجهگیری
مهمترین ابزار فشار امریکا، استفاده از تحریم است که کارایی آن کم شده است و با گذشت زمان و در صورت اقدامات صحیح از طرف ایران، کارایی آن کمتر میشود. در نتیجه جمهوری اسلامی ایران باید در کنار تلاش برای پیشبرد مذاکرات لغو تحریمها، بنای خود را همچنان بر احتمال ماندگاری تحریمها گذاشته و به امید توافق و رفع تحریمها اقتصاد خود را شرطی نکند و فرصت بازسازی و احیای ساختار تحریمها را به طرف مقابل ندهد.
سرانجام مذاکرات احیای برجام از ژوئن 2021 (خردادماه 1400) آغاز شد، اما همزمان دولت امریکا به همراه متحدانش از یک طرح جایگزین تحت عنوان «طرح B» که درصورت شکست مذاکرات اجرایی خواهد شد، سخن گفتند.
روز 12 آگوست 2021 (21 مرداد 1400)، خبرگزاری «اکسیوس» در مطلبی تحت عنوان «اسرائیل به دنبال هماهنگی طرح B با امریکا در مورد ایران»، خبر از برگزاری جلسه نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با «ویلیام برنز»، رئیس سازمان سیا داد که دستور کار آن، طراحی برنامهای است که در صورت عدم اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران اجرا شود. همچنین این موضوع محور مذاکرات برنز در اسرائیل با «ایزاک هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی، «بنی گانتز»، وزیر دفاع و «دیوید بارنه»، مدیر موساد بوده است.
«بنی گانتز»، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی نیز در مصاحبهای با خبرگزاری «فارن پالیسی» که در روز 14 سپتامبر 2021 (23 شهریور 1400) منتشر شد، لزوم طراحی برنامه پشتیبان در صورت شکست مذاکرات وین را مطرح کرد. وی در این مصاحبه بیان کرد: «در صورت شکست مذاکرات، اسرائیل مایل است که «طرح B» عملیاتی تحت رهبری ایالات متحده را ببیند که شامل فشار اقتصادی گسترده بر ایران میشود.»
همچنین وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در اعترافی بیان کرد که این رژیم توانایی رهبری و هدایت طرح B واقعی را ندارد، زیرا آنها نمیتوانند یک رژیم تحریم اقتصادی بینالمللی ایجاد کنند. وی همچنین گفت که این برنامه باید توسط امریکا هدایت شود.«گانتز» درباره علت لزوم طراحی چنین برنامهای عنوان کرد: «نباید اجازه داد ایران به این نتیجه برسد که تنها کاری که باید انجام دهد این است که قوی و مصمم بماند و غرب عقبنشینی خواهد کرد.»
همچنین مراکز فکری غربی نیز به طراحی و تبیین این طرح پرداختند. برای مثال مؤسسه واشینگتن که یکی از مهمترین مراکز فکری امریکاست، در مقالهای پیشنهاد میکند که دولت امریکا با طراحی و توسعه یک طرح B معتبر، ایران را از پیامدهای رد پیشنهادهای دیپلماتیک و گسترش فعالیتهای هستهای آگاه کند. همچنین توصیه میکند که همزمان یک پیشنهاد دیپلماتیک را نیز روی میز قرار دهد زیرا «درس اصلی از تعاملات دیپلماتیک گذشته این است که ایالات متحده با تکیه بیش از حد بر یک رویکرد یا ابزار سیاستی واحد کمترین موفقیت را داشته است و زمانی که چندین ابزار سیاسی را در کنار یکدیگر به کار گرفته باشد و با شرکای کلیدی در هماهنگی عمل کرده باشد، بیشترین دستاورد را داشته است.»
مقامات امریکایی نیز تاکنون درباره برنامهریزی امریکا برای فشار بر ایران در صورت شکست مذاکرات صحبت کردهاند. در آخرین اظهارنظر، یکی از مقامهای ارشد وزارت خارجه امریکا در یک جلسه پرسش و پاسخ اینترنتی در تاریخ 4 دسامبر 2021 (13 آذرماه 1400)، ایران را تهدید به افزایش فشار در صورت شکست مذاکرات کرد.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته، برنامهای تحت عنوان «طرح B»، به رهبری امریکا در حال آماده شدن است که دارای ابعاد مختلفی است. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف آن میپردازیم.
تهدید به استفاده از گزینه نظامی
یکی از ابعاد «طرح B» ایجاد فضای روانی احتمال حمله نظامی به ایران در صورت شکست مذاکرات است. فرمانده سنتکام روز 25 نوامبر 2021، در اظهاراتی بیان کرد ایران به مرحله ساخت سلاح هستهای «خیلی نزدیک» شده است و اگر مذاکرات هستهای شکست بخورد، نیروهای تحت امر او آماده استفاده از گزینه نظامی در برابر ایران هستند. اما تاکنون نیز بارها گزینه نظامی علیه ایران مطرح شده است که بررسی آنها نشان میدهد این گزینه حتی در اذهان مقامات امریکا نیز عملیاتی نیست.
«ویلیام برنز»، رئیس کنونی سازمان سیا و رئیس تیم مذاکرهکننده امریکا در مذاکرات محرمانه عمان، در کتاب خاطرات خود میگوید اوباما تغییر آرایش نیروهای نظامی امریکا را به یک تئاتر تشبیه کرده و قصد وی از این اقدام، ترساندن و فریب ایران به منظور گرفتن امتیاز در توافق بوده است، نه جنگ.
در بخشهایی از کتاب «خیانت: اقدام نهایی نمایش ترامپ» که از سوی «جاناتان کارل» گزارشگر شبکه خبری «ای بیسی» امریکا به نگارش درآمده، بیان شده است که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور وقت امریکا در اواخر دوران ریاست جمهوری خود در حال بررسی سناریوهای حمله نظامی به ایران بود که «کریستوفر میلر»، سرپرست وقت وزارت دفاع امریکا او را از این کار منصرف کرد. حتی «مایک پمپئو»، وزیر خارجه وقت این کشور نیز که یکی از تندروترین افراد در موضوع ایران است، با این اقدام مخالفت کرده است.
در نتیجه موضوع حمله نظامی با توجه به تواناییهای ایران در حوزه نظامی و بازدارندگی ایجاد شده، غیر محتمل است و صرفاً یک ابزار فشار برای گرفتن امتیاز در میز مذاکرات است.
خرابکاری در مراکز حساس
یکی دیگر از ابعاد «طرح B»، خرابکاری در مراکز حساس ایران، بخصوص مراکز هستهای است. این گزینه از گذشته در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی غرب و رژیم صهیونیستی قرار داشته است و در آینده نیز چنین خواهد بود و اینگونه نیست که در صورت مثبت بودن روند مذاکرات، کاهش پیدا کند. برعکس، هرچه جمهوری اسلامی خود را مشتاق به توافق نشان دهد، این ادراک در طرف غربی ایجاد میشود که دولت ایران به دلیل ترس از عدم حصول توافق، در برابر اقدامات واکنشی نشان نخواهد داد و در نتیجه برای انجام این قبیل اقدامات حریصتر خواهد شد. این اتفاق در آخرین روزهای ریاست جمهوری «ترامپ» رخ داد و مقامات دولت قبل علیرغم خروج امریکا از برجام و ادامهدار بودن خرابکاریها، به امید بازگشت امریکا به برجام پس از روی کار آمدن بایدن، اقدام جدی نکردند و این موضوع باعث شد حملات علیه برنامه هستهای ایران تشدید شود.
تاکنون بخش عملیاتی این کار، برعهده رژیم صهیونیستی بوده است و به نظر میرسد در آینده نیز همین گونه باشد. البته این اقدامات با سایر بازیگران غربی، بخصوص امریکا هماهنگ میشود.
توسعه تحریمها
مهمترین ابزار امریکا برای اعمال فشار بر ایران، توسعه تحریمهاست. در نتیجه محور اصلی «طرح B» نیز فشار اقتصادی بر ایران خواهد بود. امریکا با توجه به کاهش اثرگذاری تحریمها، در حال بازطراحی و بازپخت نظام تحریمی خود است. در همین راستا، از تیرماه 98، کارگروهی در اندیشکدههای مهم امریکایی برای «بازپخت تحریمها» و بازمهندسی شیوه اعمال تحریم تشکیل شده است.
نکته حائز اهمیت این است که در این کارگروه، کارشناسان از دو حزب «دموکرات» و «جمهوریخواه» و برخی مدیران ارشد دولت امریکا حضور دارند. همچنین وزارت خزانهداری امریکا در تاریخ هجدهم اکتبر ۲۰۲۱ (۲۶ مهر ۱۴۰۰) نتایج بازبینی جامع خود از تحریمهای مالی و اقتصادی این کشور را در قالب یک سند هفتصفحهای منتشر کرد.
بررسی روند اعمال تحریم در دورههای مختلف اثبات میکند که اصلیترین متغیر در سیاست تحریمی امریکا وضعیت سلاح تحریم است نه وضعیت مذاکرات. هرگاه سلاح تحریم آماده استفاده بوده، به صورت حداکثری مورد استفاده قرار گرفته است. لذا در حال حاضر بایدن منتظر آماده به کار شدن سلاح تحریم است تا بتواند سیاست فشار هوشمند خود علیه ایران را اجرایی کند.
نتیجهگیری
مهمترین ابزار فشار امریکا، استفاده از تحریم است که کارایی آن کم شده است و با گذشت زمان و در صورت اقدامات صحیح از طرف ایران، کارایی آن کمتر میشود. در نتیجه جمهوری اسلامی ایران باید در کنار تلاش برای پیشبرد مذاکرات لغو تحریمها، بنای خود را همچنان بر احتمال ماندگاری تحریمها گذاشته و به امید توافق و رفع تحریمها اقتصاد خود را شرطی نکند و فرصت بازسازی و احیای ساختار تحریمها را به طرف مقابل ندهد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
فردوسی اکشنساز فوقالعادهای است
-
مشکلات حل شود در هانگژو میدرخشیم
-
اجازه افزایش قیمت ندهید
-
قیمت نان تغییر نخواهد کرد
-
همه چیز درباره طرح بنزینی دولت
-
روایتی شورانگیز از حماسه «فرنگیس»
-
بازگشت پاریس به تنظیمات کارخانه
-
ایران به دنبال صلح برای همسایه شرقی
-
صادرات سوخت چشم به راه LPG
-
تشریح دستاوردهای سفر معاون اقتصادی رئیسجمهور به نیکاراگوئه
-
دوام زندگی زیرضربه دنیای شبکهای
-
سرقت دوربین پلیس برای خرید لباس
-
هرمزگان؛ دروازه پیشرفت ایران
-
نگاهی به مشکلات اساسی تجارت ایران و سوریه
-
بررسی ابعاد و اهداف طرح B امریکا برای مقابله با ایران
اخبارایران آنلاین